رضا مختاری-«ابوشاهی» (ابوالفضل شاهي) هنرمندی با رفتار طبیعی است. کاری به وزنهکشی و سبک سنگین کردن هنرش نداریم اما برای محصولش از کود شیمیایی مدد نمیگیرد و اهل سموم دفع آفات نیز نیست. ابو میانه خوبی با طبیعی بودن و طبیعت دارد و اصلا و ابدا منظور نمایشگاه آثار حجمی او با عنوان گیاهان دارویی و زوجهای خوشبخت نیست یا کتاب آثار کوتاه کوتاه او با عنوان اسفرزه که گیاهی است در شباهت با خاکشیر که خواص فراوان دارد. توان «ابو» در کارهایش خودبودگی اوست که البته باعث نشده متصلب شود در هرچه برایش از قبل آماده بود. شیطنت او باعث میشود پایش را از گلیم معمولیات درازتر کند و خب کارهای تروتازهای کند. جاهایی به متن میرود و صادقانه کلنجار میرود. یا به حجم. و حالا این شیطنت پایش به روی فرش باز شده. ابو تن تازهای به قالی داده و قالی ابو مثل خودش با آنکه کاشی است اما قالی پیش از این کاشان نیست. قالیهای ابو سه لایه قابل تامل دارد. در لایه اول، شاهد هنرمندی هستیم که آثارش را داده است قالی کردهاند. اما همین نیست. در لایه دوم ارجاعاتی مشخص به امر بافته شدن و آگاهی از فرشیت قالیها وجود دارد. و در لایه سوم انگار قالیها راوی حضور غایبان بافت قالی هستند؛ قالیبافها. ابو تلاش کرده تا با متنهای بافته شده این صداهای غایب را احضار کند و برای نخستینبار در توسعهای هستیشناختی رد بافنده قالی و صدای تاریخی بافندگان از حاشیه به متن قالی کشیده میشود. در برخی آثار نمایشگاه ترانههای پشتدار قالی خواندنی است و در اثری هم خود قالی انگار به حرف میآید و مخاطب را از ارزش خود باخبر میکند. تمام این لایهها تمهیدی است که هنرمند چیده تا جامه تازهای تن قالی کند و در کنار حفظ هویت آن از کارکرد تزیینی صرف دورش کند. حرکت ابو راه تازهای پیش قالی گشوده.
منبع: روزنامه شرق
دیدگاه شما