نیشابور» و «کاشان»، نامهایی با درونمایههایی کهن، گرانسنگ و ارجمند در تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران و اسلاماند. امّا امروز؛ نیشابور، شهری در مرکز استان خراسان رضوی و کاشان، شهری در شمال استان اصفهان است. این هر دو شهر، با داشتن توانمندیهای شایان، در زمینههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، کشاورزی، صنعتی و ارتباطی، در زمره مهمترین شهرهای منطقه جغرافیایی خود میباشند.
افزون بر توانمندیهای یاد شده، آنچه اعتبار و ارزش ویژهای به این دو شهر میدهد؛ سابقه، جایگاه و ارزشمندیهای فرهنگی و تاریخی آنهاست. به گونهای که این دو سرزمین، همواره از کانونهای تحول و توسعه فرهنگی و اجتماعی در حوزه تمدن ایران و اسلام بودهاند و اندیشمندان، دانشوران و عالمان بزرگ و فراوانی را در دامان خود پروراندهاند. این نوشته، همراه با گذری کوتاه بر پیشینه و پیشداشتههای تاریخی و فرهنگی دو فرهنگ شهر استان اصفهان و خراسان، پیشنهادهایی را برای همگرایی بیشتر و گسترش همکاریهای بین این دو شهر، ارائه مینماید. این نوشته که با آرمان خواهرخواندگی کاشان و نیشابور، سامان یافته است با پیشنهاد ثبت روز ملی هنر نگارگری و نقاشی ایران و بزرگداشت پدر نقاشی معاصر ایران، به سرانجام، رسیده است.
– کاشان: شهر گلاب و آئینه
کاشان یکی از کهنترین و بارورترین حوزههای فرهنگ و تمدن ایران در کویر مرکزی ایران است که تمدن سیلک یا قدمتی بیش از ۷۰۰۰ سال به عنوان یکی از نخستین سکونتگاههای بشر، نماد شاخص حوزه تمدنی این شهر کهن میباشد. کاشان، در طول تاريخ ايران در دورانهاي مختلف از زمان ساسانيان، آلبويه تا دورههای سلجوقي، صفويه و قاجاريه و پس از آن، فرهیختگان بزرگي را در عرصه فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی در دامان خود پرورانده است، از آن جملهاند: غياثالدين جمشيد کاشانی، كمالالملك و صنيعالملك، ملامحسن فيض و ملااحمد و ملامهدي نراقي، ملافتحاله كاشاني، محتشم كاشاني، باباافضل مرقي، سپيده كاشاني، كليم كاشاني و سهراب سپهري و صدها چهره برجسته ديگر.
كاشان همواره یکی از کانونهای اصلی فرهنگ و دانش و ادب و هنر در حوزه جغرافیایی مرکزی ایران بوده به گونهای که مولف «حدود العالم» در سده چهارم هجري بر این موضوع تصریح مینماید و راوندي مورخ نامور دوره سلجوقی، در كتاب معروف «راحة الصدور و آية السرور»، کاشان را منشأ فضلا و هنرمندان و علماء دانسته، به طوري كه در آن روزگاران، هر كجا خطي خوش و زيبا يا انشا و ترسّلي بليغ ديده و شنيده ميشد ميگفتند كه از كاشانيان است و يا از آنها آموختهاند.
دستان مردمان هنرمند کاشان امروز نیز، پدیدآورنده نقشها و صنایعی است که شماری از آنها مانند قالی و قالیچه کاشان، شهرتی جهانی دارند. کاشان پیشینهمند، میراثدار بناها و آثار تاریخی برجستهای است که همگی نشان از هنرپروری و تمدنسازی این دیار دارند؛ تپههای باستانی سیلک، خانه بروجردیها، باغ و کاخ تاریخی فین، مجموعه تاریخی بازار، آتشکده نیاسر، خانه طباطبایی، خانه عامریها، تیمچه امینالدوله، مجموعه خانههای تاریخی عباسیان، خانه تاریخی آل یاسین، مسجد و مدرسه آقابزرگ، مسجد جامع، بقعه مشهد اردهال، بقعه ملامحسن فیض کاشانی و … البته جلوهها و جاذبههای طبیعی بیهمتای اقلیم این شهر کهن، نیز شاخصاند؛ ییلاقات و مناطق گردشگری قمصر، نیاسر، ابیانه، کویر مرنجاب و …. آنک، گلمحمدی و گلاب ناب و عرقیات گیاهی بردستآمده از این طبیعت پربار، آوازه عطر ناب ایرانی را در جهان پراکنده، و چنین است که گلاب ناب –برآمده از طبیعت این سرزمین ارجمند- و همچنین شاهکارهای معمای ایرانی این دیار که مشتمل بر کاشیکاریها و آیینهکاریها و نقاشیهای، به کاشان فرهنگپرور، لقب « شهر گلاب و آیینه » را ارزانی داشتهاند.
– نیشابور: شهر ریواس و فیروزه
در ایالت باستانی شمال شرق ایران، که در متون تاریخی و ادبی خورآیان ایرانزمین است و خراسان نام گرفته است، ناحیه نیشابور، محور و کانون تاریخ و فرهنگ و تمدن حوزهی شمال شرقی ایران به شمار میآید و قدمت پایهگذاری اپرنکشهر خراسان، به دوره پارتها و بنیانگذاران سلسه اشکانی میرسد. نیشابور، در تاریخ و تمدن ایران، حضوری همواره و پایدار دارد دورانهای ساسانی، طاهری، صفاری، سامانی، غزنوی، سلجوقی و خوارزمشاهی، زمانهای اوج شکوه نقشآفرینی این دیار در تاریخ و تمدن و فرهنگ ایرانی و اسلامی به شمار میآیند و این کهنشهر هر چند بر اثر یورش بنیانکن مغول، زخمی کاری میبیند ولی خود را بازیافته و بازساخته و در دورهها و سدههای بعدی، به عنوان «شهر پایدار ایرانی» نقشآفرینی مینماید و همین پیشینهی پایدار فرهنگی و تاریخی، هویت این شهر را با لقبها و نامهایی همچون «فشردهای از تاریخ ایران»، «نماد تاریخ ایران»، «امالبلاد خراسان»، «ابرشهر»، «شهر قلمدانهای مرصع»، «دارالعلم»، «دهلیز شرق» و چون اینها، همراه ساخته است.
نیشابور امروز نیز میراثدار بناها و آثار تاریخی چون تپههای باستانی شادیاخ و سبزپوشان و آهنگران، باغ و عمارت امینالاسلامی، رباط تاریخی شاهعباسی، مسجد جامع تیموری، مجموعه تاریخی باغ و بقعه و کاروانسرای قدمگاه، باغ و آرامگاههای امامزاده محروق و حکیم عمر خیام نیشابوری و باغ آرامگاه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری و کمالالملک کاشانی، گنبدهای آجری مهراوا و … است. نیشابور پیشینهمند، زادگاه و پروردگاه دانشورزان و عالمان بزرگی همچون، امام مسلم قشیری، حمدون قصار، ابوحفص حداد، ابوعلی دقاق، ابوالفتوح رازی، فضل بن شاذان، فریدالدین عطار، غیاثالدین خیام، امیر معزی، نظیری نیشابوری، محمدتقی ادیب، محمدرضا شفیعی کدکنی، پرویز مشکاتیان و … است.
نیشابور در یکی از پربارترین مناطق خراسان واقع شده است و این، اقلیمی سرشار و بخشنده را ارزانی نیشابوریان نموده است، ییلاقات و رودکدههای سرسبز و زیبا همچون بوژان، خرو، درود، بار و … و کشاورزی و باغداری حاصلخیز و پربار در خراسان -که از بین همه محصولات رنگارنگ این سرزمین، ریواس بیهمتا نماد اقلیم نیشابور گردیده است-، و معادن و ذخایر زیرزمینی ارزنده که در این میان، سنگ قیمتی فیروزه، نام نیشابور را جهانی ساختهاست. این اقیلم پربار و رنگارنگ، به نیشابور تمدنآفرین، لقب «شهر ریواس و فیروزه» را ارزانی داشته است.
– کمال ملک هنر ایران: حلقه پیوند نیشابور و کاشان
نیشابور و کاشان؛ هر دو این شهر گرانمایه و ارجمند در تاریخ و فرهنگ و تمدن، نامهایی پرآوازهاند و همواره سرچشمه خدمات ارزندهای به ایران و اسلام و بشریت بودهاند. بر دامان هر دو این دیار کهن، فرزندانی دانشمند و هنرپرور، پرورش یافتهاند که نام آنها همواره بر تارک کتاب قطور نامداران و سرآمدان ایرانزمین میدرخشد: غیاثالدین عمر خیام نیشابوری و غیاثالدین جمشید کاشانی (در زمینه نجوم و ریاضیات)، فضل بن شاذان نیشابوری و ملا محسن فیض کاشانی (در زمینه علوم حدیث)؛ شیخ حسن جوری و ملا احمد نراقی (در زمینه رهبری دینی و بیگانهستیزی)، نظیری نیشابوری و کلیم کاشانی (در زمینه شعر و ادب فارسی)؛ فریدالدین عطار نیشابوری و افضلالدین کاشانی (در زمینه عرفان اسلامی)، ابوالفتوح رازی و ملا فتحالله کاشانی (در زمینه علوم تفسیر)، محمدتقی ادیب نیشابوری و ملا مهدی نراقی (در زمینه ترویج و تدریس علوم اسلامی) و … بیگمان، زمینههای اشتراک و مراوده و تعامل، این دو فرهنگشهر ایرانی در حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی، چنان گسترده است که پرداختن به آن، پژوهشی وسیع و ژرف را میطلبد. اما در اینجا، نگاه ما، بر سوی چهرهای درخشان در حوزه هنر ایرانی است؛ رادمردی هنرمند که او را پدر نقاشی معاصر ایران نامیدهاند: استاد محمد غفاری.
محمد غفاری (۱۲۲۶-۱۳۱۹ هـ.ش)، معروف به کمالالمُلک، از خاندان سرشناس هنری غفاریهای سرزمین تاریخی کاشان است که دوران رشد و آموزش خود را در فضای این دیار پُرقدمت فرهنگی و همراه با اقلیم الهامبخش کاشان گذرانیده است. وی از برجستهترین نگارگران تاریخ نقاشی ایران و بزرگترین نقاش دوره قاجاری است. کمالالملک با تلفیق شیوههای سنتی نقاشی ایرانی (مینیاتور) و اسلوب کلاسیک نقاشی غربی که رهاورد سفر و اقامت چندساله وی در اروپاست، تأثیری ماندگار بر هنر نقاشی ایران گذاشته است.
این نگارگر بزرگ ایرانی، جایگاهی آگاهساز و روشنگر برای هنر قائل بوده و این بینش با ترسیم آثاری چون «تالار آینه» و نمایش جاه و جلال زندگی درباری در کنار نقش کردن مردم عادی در کوچه و بازار، به بیان و نگاه انتقادی تضاد شدید زندگی دربار و مردم پرداخته. کمالالملک که دوره قاجار، مشروطه و پهلوی اول را به چشم خویش دیده، زندگی پُرفراز و نشیبی را در شتابناکترین و پرتحولترین دورهی سياسي اجتماعي ايران سپری کرده. او از جوانی، در هنر نگارگری، دارای شهرت و اعتباری بسزا و جایگاهی بلندمرتبه بوده است.
استاد زندهیاد کمالالملک، هنرمندی باورمند است که بار عظیم و سنگین و فشار شهرت را با وقار و قدرت، و با کار مداوم، به بردباری از سر گذراند و به سلامت بسر برد و چنین به شخصیتی کاریزماتیک و جذاب و اسطورهای در میان چهرههای بزرگ تاریخ هنر ایران مبدل گردید و همه اینها از او مهمترین نقاش اساطیری ایران را بعد از کمالالدین بهزاد ساخته است. از برجستهترین آثار کمالالملک هنر نگارگری ایران، ميتوان به «نقاشباشي»، « آبشار دوقلو»، «کاخ گلستان»، «باغ شاه»، «دره زانوسي» و «اردوي شاه» اشاره کرد.
وی، در سال ۱۳۰۶ شمسی، تهران و مشغلهها و درگیریهایش را به طلب آرامش و آسایش روستای حسینآباد نیشابور ترک گفت، اما در عزلت حسینآباد نیز محل ارجاع بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر ایران و کشورهای دیگر گردید. سرانجام، کمال مُلک هنر نگارگری ایرانزمین، در سال ۱۳۱۹ هجری زندگی اینجهانی را بدرود گفت. آرامگاه زندهیاد استاد محمد غفاری، در باغ عطار در نیشابور و در نزدیکی بقعه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری قرار گرفته است.
– زمینههای همکاری و همگرایی نیشابور و کاشان:
کاشان و نیشابور، هر دو از شهرهای با پیشینه تاریخی کهن و دارای ابعاد فرهنگی عظیم در تمدن ایرانی و اسلامی میباشند، بدیهی است که هرگونه همکاری و همگرایی این دو فرهنگشهر ایرانی، دارای زمینهها و بسترهای ژرف و گسترده فرهنگی خواهد بود از این روی زمینههای همگرایی «شهر گلاب و آئینه» و «شهر ریواس و فیروزه»، به شرح زیر، معرفی و پیشنهاد میگردد:
— تعریف پروژههای پژوهشی و اجرایی مشترک از سوی ادارت و نهادهای فرهنگی کاشان و نیشابور (اداره میراث فرهنگی، اداره فرهنگ و ارشاد، اداره اوقاف و امور خیریه، شهرداری و …) به منظور بازکاوی، بازشناسی، و بهرهبرداری از فولکلور و گویش دو منطقه نیشابور و کاشان به عنوان دو پایگاه کهن و اصیل پاسدارنده گونههای زبان فارسی (گویش نیشابوری و گویش کاشانی) و آیینها و رسومات ایرانی و اسلامی.
— برگزاری فراخوان مقاله و همایش «بازشناسی پیوندهای تاریخی و فرهنگی نیشابور و کاشان» با حمایت و مشارکت نهادها، مراکز دانشگاهی و پژوهشی و فرهنگی هر دو شهر.
— تعریف، برنامهریزی و اجرای مسیر گردشگری دوسویه نیشابور-کاشان، با توجه به جاذبههای گردشگری فراوان هر دو شهر کاشان و نیشابور در زمینههای تاریخی، فرهنگی، مذهبی و طبیعی. (بدیهی است که اجرای نظاممند، هدفمند و همهجانبهنگر چنین برنامهای، زمینههای جلب و جذب سرمایههای بخش خصوصی داخلی/خارجی را در این حوزه در پی خواهد داشت)
— گنجاندن یک روز مشترک در تقویم محلی هر یک از دو شهر، به نام روز «نیشابور و کاشان» یا «کاشان و نیشابور»؛ که این موضوع، علاوه بر زمینهسازی شناخت بیشتر مردم هر دو شهر از شهرهای یکدیگر، موجب جلب توجه و پرداختن رسانههای جمعی کشور به این موضوع و تبلیغ جاذبههای فرهنگی و گردشگری دو شهر مهم استان اصفهان و خراسان رضوی میگردد.
— با عنایت به اینکه دو دانشمند برجسته ایرانی در زمینه نجوم (غیاثالدین خیام نیشابوری و غیاثالدین جمشید کاشانی)، از اهالی این دو شهرند و با نگاه با اینکه فعالیتهای نجوم و ستارهشناسی در هر یک از دو شهر، هر یک به گونهای، دارای بسترهای مناسب تجهیزاتی، آموزشی و ترویجی میباشد؛ بنابراین تعریف برنامههای مشترک نجومی از سوی انجمنها و نهادهای مرتبط با این علم در دو شهر، توسعه فعالیتها و تقویت تجهیزات باعث همافزایی شده و ارتقای سطح فعالیتها و علوم نجومی هر دو شهر را به عنوان قطب بیهمتای محور ستارهشناسی کاشان – نیشابور را در سطح ملی و منطقهای در پی خواهد داشت. (خیام نیشابوری و جمشید کاشانی، دو نام درخشان در زمینه علوم اخترشناسی هستند، بهرهبرداری درست از ظرفیتهای معنوی این شخصیتها، کار را برای کاشانیان و نیشابوریان، بسیار دسترسپذیر مینماید.)
— بسترسازی همکاری مراکز دانشگاهی، آموزشی و پژوهشی هر دو شهر، در زمینههای مورد علاقه، توسط نهادها و ادارت ذیربط.
— بسترسازی هماندیشی و همکاری دو شهر (با توجه به اینکه در راهبرد توسعه هر دو شهر، گردشگری، اولویت بالایی دارد) در زمینههای شهرسازی، عمران، بهینهسازی و توسعه فضایی و فرهنگی شهرهای تاریخی-فرهنگی-گردشگری نیشابور و کاشان.
— ایجاد بسترهای لازم ارتباطی میان بخشهای تولیدی (کشاورزی و صنعت) شهرستانهای نیشابور و کاشان، به عنوان دو شهرستان دارای پتانسیل بسیار بالا در سطح کشور، به منظور همپوشانی و حمایت نیازهای جاری و برنامههای توسعهای.
-پیشنهاد ویژه: روز ملی هنر نگارگری ایران و بزرگداشت استاد کمالالملک
از یکسو با نگاه به توانمندیهای برجسته فرهنگی و هنری شهرهای نیشابور (در استان خراسان رضوی) و کاشان (در استان اصفهان) که هر دو در استانها و منطقهی خود دارای جایگاه شاخص و تاثیرگذاری میباشند و از سوی دیگر با توجه به اینکه سرشناسترین و محبوبترین چهره هنری ایران –استاد زندهیاد محمد غفاری (کمالالملک)- در ارتباط با حوزه جغرافیایی و فرهنگی دو شهرستان کاشان (محل زادگاه استاد) و نیشابور (محل آرامگاه استاد) است، شایسته به نظر میرسد، از پتانسیلهای فرهنگی، اجتماعی، اداری و سیاسی دو شهر، برای ثبت یک روز در تقویم رسمی کشور به نام «روز ملی هنر نگارگری و نقاشی ایران؛ و بزرگداشت استاد محمد غفاری (کمالالملک)» استفاده گردد. بدون تردید ثبت یک روز ملی، پیرامون این شخصیت بزرگ هنری، افزون بر ارج نهادن بر ارجمندیهای اخلاقی و خدمات بیبدیل هنری این رادمرد هنرمند، فرصت مناسبی را برای معرفی توانمندیهای هنری کاشان و نیشابور فراهم خواهد آورد.
بهترین زمان برای بزرگداشت کمال ملک هنر ایرانزمین، یکی از روزهای نیمه دوم ماه اردیبهشت و یا نیمه اول خردادماه، پیشنهاد میگردد. از آنجا که نیمه دوم اردیبهشت و نیمه اول خرداد، همزمان با فصل گلابگیری کاشان و فصل برداشت ریواس نیشابور است، از دیدگاه شرایط اقلیمی و جلوههای طبیعی، فضای مناسبی محیطی و روحی مناسبی را برای بزرگداشت پدر نقاشی ایران و همچنین روز هنر نگارگری و نقاشی ایران، در پرده رنگارنگ روزهای میانی و پختگی فصل بهار، فراهم میآورد.
سلام، من از اهالی نیشابورم، حدود سه سال پیش با اتوبوس، از نیشابور به سمت تهران عازم بودم همسفرم یکی از اهالی کاشان بود فردی بسیار ماخوذ به ادب و نزاکت. از استاد کمالالملک هم صحبت کردیم با هم. به نظر من باید این وجوه مشترک فرهنگی بین این شهرهای تاریخی و فرهنگی رو تقویت کنیم. مسولین، بخصوص شهرداری ها، میتونن نقش خوبی در نزدیکی بیشتر دو شهر و ارتباطات بیشتر مدم این دو شهر فرهنگی ایران داشته باشن. به هر حال خوشحالم که فعالیت هایی آغاز شده و حداقل در سطح تولید و ادبیات و محتواهای فرهنگی مشترک تلاش میشه. ممنون.
البته نام امیرکبیر و دکتر عباس آریانپور و دکتر منوچهر آریانپور را نیز باید به این مجموعه اضافه کنید. من اهل خمینی شهرم ولی از کاشان به خاطر وجود مفاخر بسیارش خوشم می آید. متااسفانه رتبه ی خوبی در کنکور نیاوردم ، و الا به دانشگاه خوب شهرتان می آمدم.
باعث افتخار است که ای دو شهر فرهنگی نیشابور و کاشان پیمان خواهر خواندگی داشته باشند..