«بهزاد حافظی» داماد این هنرمند درباره شرایط جسمانی او به خبرنگار بخش تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: متاسفانه ایشان در شرایط بحرانی بسیار بدی به سر میبرند.
وی ادامه داد: ایشان از اول آذرماه درگیر بیماری سرطان مغز استخوان شدند و در حال حاضر کلیههایشان را از دست دادهاند و دیالیز میشوند. ضمن اینکه هشت سال پیش به طور کامل بینایی خود را از دست دادهاند.
به گفته او، این هنرمند باسابقه تئاتر از روز چهارشنبه ۲۴ بهمنماه در بیمارستان شریعتی تهران بستری شده است.
«حافظی» درباره هزینههای درمان این هنرمند نیز توضیح داد: متاسفانه ایشان مشکلات مالی دارند اما ما از دوستانشان میخواهیم تا کمکهای معنوی خود را از آقای «زمانپور» دریغ نکنند.
«نصرتالله زمانپور» متولد ۱۳۱۹ در کاشان و فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیباست. او جزو پیشکسوتان تئاتر کاشان است و عدهای او را پدر تئاتر این شهر مینامند. اردیبهشتماه امسال انجمن بازیگران تئاتر در مراسم جشن بازیگر از این هنرمند باسابقه تجلیل کردند.
«زمانپور» که بینایی خود را به طور کامل از دست داده است، به کمک نوهاش و با همراهی «بهزاد فراهانی» شمع جشن بازیگر را روشن کرد.
«فراهانی» در معرفی این هنرمند پیشکسوت تئاتر گفت: «زمانپور» از بازیگران دهه ۴۰ تئاتر ایران است و کار خود را با نمایش «رستم و سهراب» به کارگردانی «مصطفی اسکویی» شروع کرده است و در ادامه فعالیتهایش در نمایشهایی همچون «مردی که مرده بود و خود نمیدانست»، «آی با کلاه آی بیکلاه»، «سرگذشت مرد» و… حضور داشته است.
«زمانپور» از همدورهایهای «علی نصیریان» و «عزتالله انتظامی» در اداره تئاتر است، اما بیشتر فعالیتهای خود را در عرصه کارگردانی در کاشان انجام داده است. هنرمندان تئاتر کاشان امسال مراسمی برای تجلیل از این هنرمند، برگزار کردند.
خدا رحمتش كند. از اقوام خانواده مادري من در خرمآباد بودند. پدرشان كه سال 1323 خورشيدي درگذشتند از تجار و رجال به نام خرمآباد در عصر قاجار و پهلوي اول بود و از برزگان طايفه طولابي برادرانش: برهان زمانپور و نورالله فروغي نيز از اولين روزنامهنگاران روشنفكر لرستان در اوايل عصر پهلوي به شمار ميرفتند كه متاسفانه همه از خرمآباد كوچ كردند و در غربت جان سپردند
چشم به راهم اما دریغ و... افسوس و ... ای دوصد وای ... چه بی بازگشت است این ناشناخته سفر دور ... ومن ... سر در گریبان و زانو در بغل ... چه ناباورانه هجوم مرگ را حس می کنم و به آن ایمان دارم ... سفر پدر تئاتر کاشان ، پیشکسوت تئاتر ، بازیگر تلویزیون و تئاتر به اهالی ارجمند تئاتر و هنرمندان عزیز کاشان تسلیت باد . یادش گرامی
با سلام درگذشت این مرد بزرگ عرصه ی تاتر را به خانواده ایشان و جامعه ی هنر ایران تسلیت میگویم... . حانیه از خرم اباد
سلام... ایشون پدر بزرگ یکی از دوستان صمیمی من هستن... فوت ایشون رو به خانواده ی عزیز حافظی و شاگردان این بزرگوار تسلیت میگم... امیدوارم غم اخرشون باشه......
بچه های تئاتر کاشان هرچه دارند از خدمات این استاد بزرگوار دارند.روحش شاد و یادش گرامی باد.
.....و آنان که میروند خاطراتشان بجای میماند و در این میان کسانی هستند که افسانه میشوند......روحش شاد امروز حمعه ظهر مورخ 91/12/18 استاد ازمیان ما پر کشید و به دیدار معبود شتافت بدینوسیله رحلت ایشان را به جامعه هنری تسلیت عرض می نمایم
دلم بسیار گرفت . هر گز در باورم نمی گنجد . بدترین خبری بود که تا کنون خواندم ام . یعنی استاد .. نمی خوام حتی حرفش را بزنم چه رسد که او را در این وضعیت ببینم . خدایا به کرامت خودت به مهربانی خودت و به همه اونهایی که تو دوست میداریشان نظری از مهر به استادم به مراد و مرشدم بنما ... چشمانش را گرفتی . جانش را به محبانش ببخش .. هرگز فراموش نمی کنم آن شب خاطره انگیز را که استاد در نشست صمیمی هنرمندان تاتر حضور یافت و با وجود عدم بینایی و فقط با شنیدن صدایم مرا در آغوش پر مهرش قرار داد و مرا با اسم کوچک نامیدم . مطبتان ابر بهاری را به چشمانم تحمیل کرد . سیلاب باران دیگر مرا از نوشتن برای بهترینم .. استادم محروم میکند ... خدایا خدایا خدایا ....
بسیارمتاثرشدم.زمانپوردارای شخصیتی رک وصاف وصادق است.خانواده دوست ودارای توانایی بالا درکارگردانی.ازصحبت کردن با ایشان هیچوقت خسته نمیشی. پس از سالها فعالیت در عرصه هنر تاتر هنوز در منزل استیجاری زندگی میکنند.امیدوارم خداوند عمو نصرت را برای ما نگهدارد.
یاد بچگی هام بخیر یاد وقتی که پدر اومد و دستم رو گرفت و گفت که بیا ببرمت پیش یکی که می دونم حداقل دیالوگ نویسی رو یادت می ده و من اصلا بلد نبودم دیالوگ یعنی چی و او را دیدم و اوه! خیلی وحشتناکه این خبر از استاد
نسل ما از نزدیک شاگردی استاد را نکرده است اما در کنار شاگردانشان نفس کشیده ایم و هر بار بنا به نیاز خاطره ای یا گوشتزدی می شنیدیم و از توانایی هایشان برایمان می گفتن در جشن پاییزه اهالی تآتر کاشان افتخار این را داشتیم برای ساعتی در فضایی پر از مهر نفس بکشیم که ایشان هم قدم رنجه نمونده بودند و بوسه بر دستانشان زدیم و از دیدنشانم شاد بودیم و هنوز هم هستیم و از خدا عاجزانه می خواهیم هرچه صلاح است خوب اش زا هدیه بکنند هرچند نسل من و قبلی های من کم توجهی کردیم که تا به امروز حتی یک جزوی کوتاه از خاطرات ایشان و کارهایی که انجام داده اند به ثبت نرسیده است ....