حسین حاجی زاده -در روزگاری نه چندان دور، روستای وادقان همانند دیگر روستاهای ایران به معنای واقعی روستا بود. در آن روزگاران، نه خبری از آسفالت کوچهها بود و نه از شیروانی بامها، نه از موتورسیکلت خبری بود و نه از اتومبیل و نه خبری از درب و پنجرههای آهنی. هرچه بود دیوارهای کاهگلی بود و کوچههای خاکی. کوچههایی که پر بود از آمد و شد آدمهای ساده و بیآلایش که بر دوششان بیل بود و پیشبنده[1]، پر بود از دامهای از چرا برگشته، پر بود از الاغهایی که صاحبان خویش را از خانه به دشت و از دشت به خانه میآوردند و پر بود از صدای خروسها و قدقد مرغها که تخمگذاریشان را به صاحبانشان اعلام میکردند.
در آن روزگاران، مردمان وادقان با کشاورزی و دامداری امورات خویش میگذراندند. بعضیها به صورت حرفهای و نسل اندر نسل دامداری میکردند و گلههای بزرگ گوسفند و بز داشتند. در ایام تابستان، دامهای خود را در اطراف روستا نگهداری میکرده ولی در زمستان به مناطق گرمسیرتر در شرق و شمال شرق وادقان کوچ میکردهاند. برای اسکان دامها و محافظت آنها در برابر سرما و حمله حیوانات وحشی از مکانهای مناسبی به نام «کَنده» استفاده میکردهاند.
«ناسپا» نام یک «کَنده» است و کَنده مکانی بوده که دامداران و چوپانان در دل تپههای خاکی ایجاد میکردهاند تا دامهای خود را در برابر سرما و حمله حیوانات وحشی در زمستان محافظت کنند.
کَنده در دل تپههایی که جنس خاک آنها مناسب بوده، ایجاد میشده است و به این مهم نیز توجه میشده که دسترسی به آب نیز در نزدیکی آن امکان پذیر باشد. نگارنده در برنامههای کوهنوردی خود در کوههای اطراف روستا بارها و بارها به این کندهها برخورد کرده که در حال تخریب شدن هستند. اگر چه نمیتوان قدمت این کندهها را مشخص کرد ولی میتوان گفت که مدت زیادی از آخرین استفاده از آنها میگذرد (شاید بیش از 50 سال). این کندهها هرکدام برای خودشان نامی دارند یکی از این کندهها « ناسپا» نام دارد. با خبر شدم که یکی از آخرین دامداران روستا این کنده را احیا کرده و زمستان امسال دامهای خود را در این کنده نگهداری میکند. بسیار خوشحال شدم و بلافاصله دوربین را برای ثبت تصاویری به کمک گرفتم که شاید آخرین فرصت ثبت آنها باشد. فرایند نگهداری دامها در این کندهها خود داستان جالبی است که جزییات آن به فرصتی دیگر واگذار میشود و در این یادداشت تنها به گزارش تصویری از سفر اول به ناسپا بسنده میشود.
ناسپا این شانس را داشت که بعد از سالها دوباره حضور چوپانان و دامها را در خود ببیند و از این بابت هم خیلی خوشحال است ولی به جرات میتوان گفت که این آخرین شانس ناسپا است و ناسپاهای دیگر سرنوشت تلخی دارند. آنها خیلی وقت است که هیچ میهمانی نداشتهاند و این شاید از نتایج تلخ توسعه به سبک ایرانی است. وقتی روستاهایمان در مسیر توسعه به سبک ایرانی هویتشان به سرعت عوض شده دیگر وضعیت ناسپا و امثال آن کاملا مشخص است. این را از تنهایی دوستان ناسپا در کوههای اطراف وادقان به خوبی میتوان فهمید.
منبع: سایت وادقان
[1] – پیشبنده : وسیلهای از جنس پارچه و نسبتا محکم برای حمل علف و … هر کشاورزی یک عدد از آن معمولا همراه داشت.
دیدگاه شما