کاشان نیوز– محمود نظری: هيجدهم ارديبهشت ماه مصادف با یازدهمين سال درگذشت اقتصاددان برجسته شاد روان دکتر «حسين عظيميآراني» است که هميشه دغدغه توسعه ايران را داشت. از اين رو، دانش سرشار خويش را بيدريغ وقف اين مهم نمود و به همين دليل «چشم نگران ايران زمين» نام گرفت.
«عظیمی» که دکتري اقتصاد را با گرايش اقتصاد توسعه از دانشگاه معتبر «آکسفورد» دريافت كرده بود، تمام خصايص يک استاد خوب را داشت. چارچوب فکري منسجم، فهم و درک عميق
مطالب اقتصادي، قلم شيوا، بيان ساده، حافظه قوي و هوش بسيار بالا از ويژگيهاي بارز او بود. از خصوصيات خوب استادي که بگذريم، پايبندي شديد به عقايد خود و بسط و گسترش آن، ويژگي او بود. به ديگر سخن در جامعه ما متخصصان علم اقتصاد کم نيستند، اما تعداد کساني که کوشيدند مشرب فکري خود را تبديل به يک گفتمان رايج كنند و به طور مستمر از ايدههاي خود دفاع كنند و صحت و سقم آنرا در برخورد با واقعيتهاي جامعه اثبات كنند، بسيار اندکاند. مرحوم دکتر عظيميدر زمره اين افراد قرار داشت. وجود پايبندي به عقايد خود، باعث نامهرباني نسبت به ايشان نيز ميشد. ولي با وجود اين «ناملايمات در ايشان اثري نداشت». اين عبارتي است که رييس جمهور وقت در وصف ايشان بيان نمودند.
زماني که کتاب «تورم» ايشان را که به بحران در تئوري اقتصادي معاصر ميپرداخت، در دوران دانشجويي مطالعه ميکرديم، بدون آنکه شناختي از او داشته باشيم، از خواندن آن، که به گونه زيبايي ترجمه شده بود، لذت ميبرديم. ولي در آن زمان نميدانستيم از چه استادي بيبهره ماندهايم. استادي که در زمان دانشجوي زبانزد استادان خود بود. حتي زماني که «هيکس» اقتصاددان مشهور برنده جايزه نوبل، به دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران دعوت شده بود تا دروس دانشکده را ارزيابي نمايد، وقتي با او صحبت ميکند، رو به اساتيد دانشکده ميکند و ميگويد «شما که چنين دانشجويان با اين همه علاقه، ايده و ابتکار داريد چرا به سراغ من آمدهايد؟»
ولي با اين حال خورشيد براي هميشه نميتواند در پس ابرها بماند و روزي نمايان خواهد شد. اين خورشيد زماني نمايان شد که تجربه کاري او در سازمان مديريت و برنامهريزي به کمک دانش سرشارش آمده بود. اين استاد مسلم اقتصاد، با تدريس در زمينه مسائل اقتصاد ايران، توسعه اقتصادي و برنامهريزي اقتصادي دانشجويان را بهرهمند ميساخت. به طوري که گسترش دانش توسعه اقتصادي در کشور مرهون تلاش اين اقتصاددان برجسته است.
مرحوم دکتر عظيمي علاوه بر تربيت دانشجويان که امروز هر يک در عرصههای مختلف سياستگذاري حضور دارند، در سمينارها و سخنرانيهاي مختلف نیز به تشريح مسائل و مشکلات اقتصادي به زبان ساده ميپرداخت.
يکي از اين سخنرانيها، سخنراني که در سال 1368 در سمينار بازسازي اقتصادي جمهوري اسلامي ايران، در دانشگاه تربيت مدرس تحت عنوان «مسائل اساسي در بازسازي و توسعه اقتصادي جمهوري اسلاميايران» ايراد نمود. زماني که سخنرانيهاي ايشان از تلويزيون پخش شد، سيل تلفنهايي بود که به دفتر ايشان ميشد تا با او ملاقات كنند.
در همين شرايط بود که سياستهاي «تعديل اقتصادي» براي دسترسي به رشد اقتصادي با تاکيد بر استقراض خارجي به اجرا درآمد. به عبارت ديگر در دوران بعد از انقلاب اسلاميايران و شرايط دوران جنگ، اقتصاد ايران با شعار عدالت اجتماعي و کاهش فشار اقتصادي بر توده مردم، بر پايه اقتصاد دولتي تمام عيار که متضمن تثبيت قيمتها، پرداخت يارانه فراگير، تجارت خارجي دولتي، مالکيت دولت بر واحدهاي توليدي، آموزش و پرورش رايگان، بهداشت درمان دولتي به همراه اعمال محدوديت هر چه بيشتر تعرفههاي درماني استوار بود. مجموعه اين سياست به کاهش انگيزه سرمايهگذاري در توليد، کاهش کيفيت توليد و خدمات عمومي به دليل تثبيت قيمتها، دوگانگي قيمتها و رواج اقتصاد رانتي شد. بر اين اساس، سياستهاي تعديل اقتصادي در جهت رفع اين نابسامانيها و وجود آيندهاي مطلوب به اجرا درآمد. اين در حالي بود که جنبههاي انساني و تاثير آن بر سطح زندگي گروههاي کم درآمد، به فراموشي سپرده شده بود. چرا که با اصلاح قيمتها، حذف تدريجي يارانهها، يکسانسازي نرخ ارز و تاثير آن بر قيمت کالاهاي وارداتي، قدرت خريد گروههاي کمدرآمد به شدت کاهش پيدا کرد و موجب گسترش فقر در جامعه شد. موضوعي که آثار آن درآينده قابل جبران نيست و رياضتهايي که در اين دوران تحميل ميشوند در برابر آيندهاي مطلوب متقارن نميباشد.
علاوه بر اينكه تاثیر سياستهاي تعديل اقتصادي بر فقر و سطح زندگي افراد به فراموشي سپرده شده بود، از نظر افزايش توليد نيز به دليل عدم زيرساختهاي مناسب آن گونه که انتظار ميرفت، توفيق چنداني نداشت. در نتيجه زمينه بروز تورم و افزايش قيمتها را به وجود آورد. اينجا بود که اولين عقبگرد در برنامه تعديل اقتصادي به وقوع پيوست. در اين مرحله تحت عنوان مرحله دوم تعديل که اکنون که مشکل توليد حل شده است و بايد به سراغ جلوگيري از افزايش قيمتها رفت، سياست جلوگيري از افزايش قيمتها به اجرا درآمد. ولي ديري نپايد که بحران بازپرداخت بدهيها، به مشکل تورم که هر روز حادتر ميشد، افزوده شد. در همين حال نرخ ارز در بالاترين حد خود قرار گرفت. تداوم اين شرايط ديگر قابل تحمل نبود. لذا با تثبيت نرخ ارز و سياستهاي جلوگيري از افزايش قيمتها از ادامه اجراي اين سياستها جلوگيري شد.
مرحوم دکتر عظيمي که يکي از منتقدان اصلي سياستهاي تعديل اقتصادي بود و به دليل همين انتقادها مجبور به ترک سازمان مديريت و برنامهريزي شد و در سمت مدير دوره دکتري دانشگاه آزاد انجام وظيفه ميكرد و در عين حال در سخنرانيها و نوشتهها اين سياست را به نقد ميکشيد، بعد از چندين سال دوري از سازمان مديريت و برنامهريزي، دعوت شد تا به نقد سياستهاي دوران اجراي سياستهاي تعديل بپردازد.
آن مرحوم در عين حال که عنوان مشاور اقتصادي آقايان «هاشميرفسنجاني» و «خاتمي» را به عهده داشت، در سالهاي آخر عمر خود در حالي که با بيماري سرطان دست و پنجه نرم ميکرد، به رياست موسسه عالي آموزش و پژوهش سازمان مديريت و برنامهريزي برگزيده شد. با حضور ايشان در اين موسسه زمينه تدوين برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي فراهم شد. در همين راستا بزرگترين همايش برنامهريزي در تاريخ کشور را تحت عنوان «همايش چالشها و چشماندازها توسعه ايران» برگزار نمود.
با برگزاري اين سمينار، کار او به بيمارستان کشيد و سرانجام در روز هيجدهم ارديبهشت ماه 1382 به ديار باقي شتافت.
«خاتمي» که او را خوب ميشناخت و به او محبت داشت در پيام تسليت خود به منسبت درگذشت او اينگونه فرمودند: «دکتر عظيميانساني فرهيخته و انديشمند بود. در برخي از همايشها که با هم بوديم يا من به عنوان مستمع در آن شرکت داشتم، از سخنان ايشان مطالب زيادي آموختم. ايشان صاحبنظر، علاقهمند و دلسوز بود.»
منبع : سایت روستای وادقان
شانس آورد كه دردولت نهم ودهم درقيد حيات نبود وگرنه به جاي تجليل ...