یکی از شناسهها، گرمابههای قدیمی در بافتهای فرسوده است که با گذشت زمان و ناکارایی آن در دوران کنونی و دوری از نگاهداری آن، روزبهروز ویرانتر میشود و با خود بخشی از زندگینامه و شناسه فرهنگی، اجتماعی و تاریخی آن شهر را به دست فراموشی میسپارد.
خوشبختانه گرمابههای همگانی ایرانی که در پارهای از شهرها هنوز میتوان به ویرانه آن دل خوش داشت، بسیار هوشمندانه ساخته شدهاند و به همین دلیل توانستهاند در گذر زمان از بسیاری از آسیبها جان بدر برند و اگر مردمان امروزی، این بناها را پاسداری کنند خواهند توانست از آسیب امروزه نیز، تندرست بمانند.
گرمابه بازار توی ده بیدگل نیز جزو گرمابههای قدیمی است که به روش ساخت و سازهای حمامهای دوران صفوی و قاجار ساخته شده و هنوز میتوان به بازسازی آن امیدوار بود.
میتوان این گرمابه که هنوز اساس آن پابرجاست را بازسازی، و پس از آن به یک موزه مردمشناسی ویژه کرد.
و من بر این باورم که این کار با همکاری و هماندیشی گروهی دوستدار فرهنگ و هنر، شدنی است.
سپاس برای فرزانگان عزیز. شود، آری شود ولی به خون جگر شود. در این برهوت ناکارامدی، کاراترین همچنان، خود مردمند. گمان دارم کنارهم نشینی و تاسیس گروه های مردم نهاد ی که برازندگی فرهنگ و تمدن این دیار را باور دارند، شدنی را شدنی تر خواهد کرد.