کاشان نیوز: در پنجمین برنامه دو هفتگی انجمن هزار افسانه شهرزاد، نشست نقد و بررسی رمان «گورچین» عصر و شامگاه پنجشنبه ۲۹ بهمنماه در تالار هتلسرای عامریهای کاشان برگزار شد.
در این مراسم ابتدا «عطیه راد» نقد مکتوبی با عنوان «سانسور بلای طبیعی یا آسمانی» خواند، سپس «فاطیما فاطری» نیز از روی نقد مکتوبشان به واکاوی عناصری از داستان پرداخت.
در ادامه «شهره احدیت» ایستاده؛ از تمام دوستان همشهریاش تشکر کرد، و از برخی دوستان آشناتر، با اسم کوچک نام برده و سپس بخشی از رمان گورچین را خواند.
سپس «فرشته احمدی» مهمان برنامه با اشاره به ادبیات زنانه، برخی از ویژگیهایی که به این ادبیات نسبت میدهند را نام برد و اینکه گورچین توانسته چند قدمی با روایتهای تکراری اینگونه رمانها فاصله داشته باشد را، شانس خوب این رمان، و هوشمندی نویسنده آن دانست.
احمدی به معصومنبودن و درجاهایی دورویی راوی زن (مهری) اشاره کرد که در مقابل سیل عظیم راویهای زن پاک و معصوم و زجرکشیده رمانها، برایش متفاوت و دلنشین بوده است.
وی وجود تعداد زیادی داستانها و آدمهایی که نتوانسته بودند در نهایت به نتیجه برسند را دلیل عدم انسجام رمان گورچین دانست. البته خانم احمدی اشاره کرد که این عدم انسجام میتواند نتیجهٔ زندگی غیرمنسجم اکنون ما باشد که در رمانهایمان اینگونه نمود مییابد.
پس از سخنان احمدی، «محمد حسینی» منتقد بعدی برنامه مضمون پیرنگ اصلی کتاب را با تکیه بر طرح یک پرسش قرار داد و گفت: «من میخوام یک سوال بپرسم و جوابش را خودم بدهم. کتاب را که میخوانیم متوجه میشویم که زنی باردار نمیشود و میخواهد برود خارج برای درمان. من اینجا کتاب را میبندم و فکر میکنم ببینم پیشبینیام در بارهٔ ادامهٔ کتاب چیست؟ من پیشبینی میکنم که این زن میرود خارج درمان میشود و بعد از درمان رابطهاش با شوهرش سردتر میشود و این راهحل مشکلاتی برایش بوجود میآورد، ادامهٔ کتاب را که میخوانیم میبینیم زن درمان میشود و رابطهاش با شوهرش سردتر میشود. این یعنی کتاب فراتر از آنچه که تصور من بوده پیش نرفته است.»
حسینی در ادامه به فضاسازی خوب داستان اشاره کرد و اهمیت اینکه ادبیات گاهی خیلی بهتر و عمیقتر فضاها را ماندگار میکنند و اینکه چگونه در این رمان خانم «احدیت» پشت مسجد آقابزرگ و حوالی آنرا بهخوبی ماندگار کرده که خودش امروز با دیدن تابلو مسجد آقابزرگ به یاد توصیف این رمان از این محله افتاده است.
او با اشارهٔ دوباره به عدم انسجام، آوردن روایت میرزا یحیی یا گمشدن اشکان که نبودشان ضربهای به اصل قصه نمیزد را مثال زد. خرده روایتهایی که بیدلیل وارد داستان شده در حالی که هوشمندانه نویسنده از آن بهره برده و بهخوبی آنها را از داستان خارج کرده است.
در ادامه چند نفر از حاضرین در جلسه سوالاتی را از منتقدین و نویسنده پرسیدند و نظرات خوشان را گفتند.
دیدگاه شما