کاشان نیوز: نهمین حراج تهران با افزایش فروش نسبت به حراج هشتم و هفتم، صحنه گسترش قابل پیش بینی بازار هنر ایران بود؛ گسترش سرمایه گذاری که منجر به فروش تابلوی رنگ و روغن سهراب سپهری، شاعر و نقاش معاصر به ارزش ۵٫۱ میلیارد تومان شد.
به گزارش «تابناک»؛ عصر هشتم تیر ماه، نهمین حراج هنر در هتل پارسیان آزادی تهران با اجرای حسین پاکدل برگزار شد. این حراج در سایه افزایش چشمگیر قیمت ارز رخ داد. انتظار میرفت با توجه به آنکه آثار هنری دارای ارزش بین المللی هستند، متأثر از افزایش قیمت ارز، آثار هنری نیز با افزایشی چشمگیر مواجه شوند و در همین راستا، این حراج که مختص هنر کلاسیک و مدرن ایران بود، با ۳۱ میلیارد و سیصد و هفتاد و هشت میلیون فروش روبه رو شد.
فعال بودن حراج تهران در این مقطع اتفاق مهمی است، چون بسترهای دیگری به جز دلار، ارز و خودرو را برای سرمایه گذاران فراهم کرده و از قضا بزرگترین خریداران آثار هنری در حراج تهران، بانکها هستند که به چشم سرمایه گذاری مطمئن به خرید آثار هنری مینگرند و با توجه به افزایش مستمر قیمت شماری از آثار نظیر تابلو سهراب سپهری که در حراج نهم به ارزش ۵٫۱ میلیارد فروخته شد، این سرمایه گذاری رو به فزونی گذاشته است.
از قضا تأثیر دلار و افزایش آثار در همان بدو این حراج نیز عیان شد و حسین پاکدل در ابتدای حراج اعلام کرد که تابلوی نقاشی «کره» اثر علی اکبر صادقی و اثر بدون عنوان بهجت صدر از نهمین حراج تهران خارج شده اند. دلیل خروج دو اثر از حراج تهران این بود در حالی که کاتالوگ حراج یک ماه پیش نهایی شده بود، افزایش قیمت دلار سبب شد صاحبان دو اثر یاد شده خواهان تصحیح قیمت شوند که میسر نبود.
در این دوره، ۸۰ اثر از ۵۹ هنرمند معاصر و کلاسیک عرضه شد که این آثار در این دوره حراج از هنرمندانی چون سهراب سپهری، حسین زنده رودی، پرویز تناولی، عباس کیارستمی، پرویز کلانتری، فرامرز پیلارام، منوچهر یکتایی، فریده لاشایی، منیر شاهرودی فرمانفرماییان، ناصر اویسی، بهمن محصص، محمد غفاری (کمال الملک)، محمود فرشچیان، محسن وزیری مقدم، آیدین آغداشلو، ژازه تباتبایی، هانیبال الخاص، حسین محجوبی، احمد اسفندیاری، منصور قندریز، محمد احصایی و… است. از بین این هنرمندان پرویز تناولی و حسین زندهرودی هر کدام با سه اثر، ۱۷ هنرمند با ۲ اثر و بقیه هنرمندان با یک اثر در حراج حضور دارند.
یکی از آثار کلاسیک منحصربهفرد این حراج نقاشی بدون عنوان کمال الملک، نقاش باشی دوره قاجار بود. کمالالملک در اثر حاضر به سراغ ثبت چهره یکی از رجال مهم قاجاری، یعنی کامران میرزا نایبالسلطنه، فرزند سوم ناصرالدینشاه، برادر مظفرالدینشاه و ظلالسلطان و حاکم وقت تهران رفته است. چهره کامران میرزا در این اثر در حالتی موقر، عکاسانه، اشرافمنشانه و در لباسی رسمی به تصویر درآمده است و رقم محمد غفاری نیز در گوشه سمت چپ اثر دیده میشود. عکسی از کامران میرزا در همین حالت موجود است که احتمال استفاده این عکس تاریخی را در ترسیم این تکچهره تقویت میکند. شاید همان طور که پیشتر هم از کمالالملک دیده شده، بخشی از اثر را از مدل زنده و بخشی را بر اساس عکس موجود کار کرده باشد. تناسبات رنگ و طراحی در اثر نیز به خوبی مختصات سبکی کمالالملک را آشکار میکند. اثر نقاشی محمد غفاری (کمال الملک) که ۶۰۰ میلیون تومان قیمت گذاری شده بود، به قیمت ۷۰۰ میلیون تومان چکش خورد.
در ادامه نوبت به تابلوی نقاشی منحصربه فرد سهراب سپهری رسید. این تابلو بدون عنوان که با قیمت پایه ۵ میلیارد تومان در حراج حضور داشت، ۵ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان چکش خورد. این اثر رکورددار حراج است و بالاخره شور حراج را بالا برد. این اثر سهراب که متعلق به مجموعه خانوادگی گلستان بود، یکی از خبرسازترین آثار فروخته شده در حراجهای هنری ایران بود؛ چندی پیش لیلی گلستان در سخنرانی خود از سختیهای احداث گالری هنری گفته بود و تنها مایملک خود در آن زمان را یک نقاشی از سهراب عنوان کرد که به نظر میرسد همین نقاشی باشد.
در کاتالوگ حراج تهران درباره آثار نقاشی این نقاش معاصر کاشانی میخوانیم:« نقاشی سپهری در حقیقت ترجمان اشعار وی و ارایه تصویری ساده و تقلیلیافته از هستیشناسی اومانیستی اوست. وی به همان اندازه که در شکل و صورت اشعارش نوگرا بود، در مفهوم و تعریفش از تصویرگری نقاشانه نیز یک مدرنیست کامل بود. نقاشیهای او حتی در مضمون هم بیشتر بیانیههای جهانی است؛ در موضوع طبیعت، درخت، سنگ و طنین زندگی در هر یک از آنها. اگر چیزی ایرانی در آثار او وجود داشته باشد همان نسبت این طبیعتگرایی با تصوف ایرانی است یا آنچه که از فرهنگ و اخلاق باستانی ایرانیان در کتب تاریخی نقل شده است، اما هرگز نباید انتظار نوعی ارجاع تلویحی به سنت نگارگری ایرانی را داشت؛ نه در شالوده کلی نقاشی و نه حتی در اجزایی مثل رنگ، فرم و ترکیب. هیچ وسوسهای برای گرتهبرداری از هنرهای سنتی و تزیینی ایرانی، همانند آنچه در نگارگری، قالی، گبه و هنرهای وابسته به معماری وجود دارد، در کار او دیده نمیشود. سپهری در نقاشی هرگز عنایتی به سنت نداشت و جهان تصویری او را در هیچ تعبیری نمیتوان سنتگرا پنداشت. او یک مدرنیست واقعی بود با نگاهی کاملاً پدیدارشناختی به طبیعت و جهان پیرامونی و این چیزی نیست که در سنت نقاشی ایرانی ریشه داشته باشد.
حاصل تمامی تعمقها و اندیشههای سپهری، دستیابی به هویت تصویری نابی است که توانسته نقاشیهای بهجایمانده از وی را امروزه در سطح شاخصترین و ارزشمندترین آثار هنر مدرن ایران قرار دهد. حضور همیشگی نقاشیهای او در بازارهای هنری داخلی و خارجی و کسب رکوردهای خیرهکننده، بهترین گواه این مدعاست.»
دیدگاه شما