کاشان نیوز-محمد ثابت ایمان: به قول دوستی میان غوغا سالاری توسعه از جنس گازی، گردشگری خودش را به مضاف صنعت رسانیده، خواهد رسانید و بالاخره خواهد ماند. این ترکیب صنعت گردشگری، به معنای اتخاذ رویکردهای سیستمی به اصلوفرع ماجرا است؛ یعنی روشهای سنتی در معرفی ظرفیتها باید جای خودش را به روشهای نوین داده و با کارکرد سیستمی، فرآیندهای ریزودرشت اتمسفر حاکم بر این صنعت، راهبری و مدیریت شوند.
باز شدن درگاه مجاز و شبکههای اجتماعی وابسته به این مهم، از جهانی صحبت میکنند که تنها ثبات و کنترل اوضاع، باید مهمترین شاخصهی سیاستگذاری و برنامهریزی مدیران آن باشد. چه حرکت در سیالیت بدون شکل و فرار جهان توسعه از جنس گازی، جز این دو مقوله را نخواهد پسندید. در این میان مزیت رقابتی عرضهکنندگان بازار، هم به ویژگیهای ذاتی داشتهها در بستر اقلیم و طبیعت خداداد ایشان برمیگردد و هم به ساحت چگونگی و کیفیت ورود به این عرصه، یعنی مدیریت گردشگری. مشتری هم که تکلیف روشنی در این میدان داشته و در خلاصهترین تعریف به دنبال برخورداری از ظرفیت تغییر و تحول در روح و جان و جسم خویش از ویژگیهای مقصد بوده و باید به آنچه ندارد هم آگاه شود و هم منعم. پس میدان، میدان توجه به ریز فرآیندها و نقطهها و ظرافتهاست. کلینگری و حضور به هر بهانه و قیمت، کاهش ظرفیت و مزیت رقابتی در میدان عرضه و فروش است. با این دیدگاه وقتی از رویدادهاى فرهنگى ناظر بر توسعه در چنین صنعتى سخن به میان میاوریم بهجرئت نیازمند ظرافت بیشتر در انجام آن هستیم. در این صورت، ازآنجاکه فرهنگ مترو معیار نگاه به این نوع رویدادها است، باید گفت حضور ازهمگسیخته و بدون انسجام چند بخش خصوصى در نمایشگاه گردشگری تهران از سوی کاشان، بههیچعنوان شایستهی نام کاشان و ظرفیت آن در این عرصه نبوده و نیست؛ و این مهم پیش ازآنچه به سازمان تخصصی میراث کاشان برگردد، متوجه فرمانداری شهر، بهعنوان نقطه ثقل همافزایی ظرفیتها، در حداقل ساختار خفتهای به نام شورای اداری شهر است. جایى که سهم هر دستگاه باید بتواند نتیجهی نهائی را در ویترین تماشای عامه، چند برابر کرده و نمایشى از همبستگی منطقهای را به مشتریان و مخاطبان خاص این صنعت عرضه کند. اینکه ظرفیتهای کاشان نتوانسته بود در یک عرصهی واحد، منشأ اثر باشد، بهناچار در هریک از ساب سیستمهای حضور خود نیز با آن ضعف کلی در نحوهی ارائهی خویش، جز کوچک شمردن ماجرا چیز دیگری به بار و همراه نداشت. این شیوه حضور تنها یک اصل را فریاد میکند که؛ عزم ملی یا ارادهی منطقهای برای گرفتن حق کاشان در ساختار عمودی قدرت کشور، بیش از آنکه از ارادهی خارجی و مانع بیرونى منشأ اثر بپذیرد از نفاق یا ضعف پشتیبانی در ارادههای منطقهای و شهرى است که به نتیجه نمیرسد.
امروز علیرغم تمام لختی و سستى حاکم بر رفتار دولت در قاموس اجرا، بهمنظور رفع مشکلات خرد و کلان مردم، این حقیقت نیز مبرهن است که هر جا با آدم درست و اینکاره بر روى ساختار و تشکیلات اجرایی روبرو هستیم، متوجه ابعاد تغییر و توسعه در احوالات مردمیم.
دقیقاً مشکل کشور آدمهای اشتباهی نابالغ در عرصه مدنی و ناصواب در وظیفهی خدمت به مردم میباشند. اکنون از مسئولان دخیل در ماجرا باید پرسش شود که:
لطفاً موانع حضور منسجم و شایستهی برند کاشان را با تمام ظرفیتهای پیدا و پنهان در اینگونه رویدادهای مهم ملی برشمارید؛ و یکبار بلند بگویید چه آسیبهایی بر منافع شهر و مردم اثر میگذارد وقتی مسیر توسعهی آینده، فقط و باید متوجه ظرافتها و ریز فرآیندها باشد و نیست.
امروز باید بدانیم که گرفتن عکس یادگاری مسئولان، بهمنزلهی اثربخشى و کارآمدى ایشان در میدان خدمت و عمل نیست. مردم با این فیگورهای ناقص، عمری را به پیری رساندهاند، بهطوریکه سنگینی میوهی بلوغشان تا شکستن شاخهها بیش رفته است، آنها اکنون میدانند که اگر این عکسها و این حضورها مؤثر و کارآمد بود باید که حضرت آقاى دوربینى بهرسم شایستهسالاری، امروز در جایگاه رئیسجمهور سوئیس به مردم خدمت میکرد.
باید در مسیر توسعه از جنس و فرم گازی، براى چالش آگاهیهای عمومى مردم فکرى کرد، زنجیر دریدهی اعتماد مردم، تنها باصداقت و خلوص در نیت عمل است که راه به منزل مشارکت و توافق اجتماعى اتفاقى بزرگ و گمشده به نام؛ شهروند مسئول آگاه مطالبه گر خواهد برد و الا دوران کوبیدن آب در هاون بدون ته، با توجه به ویژگیهای عصر ارتباطات با مقیاس یک یکم و افزایش آگاهیهای فردی و اجتماعی مردم با حل چالش نسبی ارتباط در شبکههای مجازی و اجتماعی، تقریباً برای همهی ما تمامشده است.
دیدگاه شما