کاشان نیوز-مجید خلیق: همگام با پیشرفتهای تکنولوژیک، سبک زندگی انسانها نیز تغییر مینماید. میزان این تغییرات در ۱۰۰ سال گذشته به حدی است که میتوان افرادی را یافت که آموزش مکتبخانهای، مدرسه، سپس مدارس الکترونیکی و در زمان حال آموزش در فضای مجازی را از نزدیک درک کردهاند. این حجم از تغییرات در مدت ۱۰۰ سال نشان از تغییر سبک زندگی با سرعت زیاد است که باعث میشود مقوله آموزش (که در این نوشتار مقصود اصلی نگارنده است) از نسل من به نسل فرزندم بسیار متفاوت باشد. تفاوت زیاد این شیوهها میتواند بهتنهایی مشکلآفرین باشد و رشته درک متقابل دو نسل متوالی را از هم بگسلد.
با این مقدمه مستقیماً به سراغ بحث اصلی میرویم.
موسیقی در کشور ما بهمانند سیستم آموزشی ما از قدیم به شیوه مکتبخانه بوده است. پس از حضور افرادی مانند موسیو لومر و کلنل وزیری و سایر افراد مدرسه موسیقی و پسازآن هنرستان و دانشگاه موسیقی تأسیس گردید. امروزه نیز شاهد آموزش به شیوههای مجازی هستیم که در همراهی با تغییرات تکنولوژیک و سبک زندگی انسانها، پدیدهای طبیعی مینمایاند. آموزش مجازی میتواند در چند شکل صورت گیرد؛
– تماس صوتی مابین مدرس و شاگرد؛
– تماس تصویری مابین مدرس و شاگرد؛
– فایل ضبطشده توسط مدرس در وبلاگ و یا اینستاگرام یا تلگرام و …؛
موضوع موردبحث این نوشتار، معایب و محسنات مورد سوم است. موارد اول و دوم منظور بحث نیست.
محاسن:
با توجه به نوع زندگی امروزی و کمبود زمان و افزایش مسافت، کوتاه کردن مسیر رفتوآمد از الزامات است که این نوع آموزش میتواند این روند را تسهیل نماید؛ بنابراین صرفهجویی در زمان و هزینه شاید مهمترین حسن این روش باشد.
معایب:
از دیرباز ثابت شده که شرط موفقیت در هر راهی وجود نظم و پیگیری مستمرانه است. حضور در کلاس موسیقی بهصورت منظم و هفتهای یکبار اتفاق میافتد که هنرجو را موظف به نظم مینماید. ضمن اینکه از قواعد کلاس موسیقی این است که در ابتدا، هنرجو درسهای جلسه قبل را پاسخ میدهد. سپس مدرس تشخیص صحت انجام تکالیف را بررسی مینماید، در صورت وجود اشکال، آن اشکالات به هنرجو گوشزد و از او خواسته میشود که در رفع آنها همت گمارد. به توصیه مدرس هنرجو موظف به رفع نقایص میگردد؛ اما در سیستم آموزش نوع سوم (اشارهشده در تقسیمبندی بالا) هیچگونه بررسی در صحتوسقم انجام صحیح درس وجود ندارد و بسیاری از هنرجویان به عللی بعضی از نکات درس را اشتباه اجرا مینمایند و این سیستم آموزشی نمیتواند این ضعفها را تشخیص و برای رفع آنها راهکار ارائه دهد. پس هنرجو در این روش با اشکالات فراوان و بعضاً انباشته رویهم دچار توهم درست نوازی میشود.
در آموزش حضوری، چون هنرجو موظف به پاسخگویی به مدرس بهصورت صحیح است، خود را موظف به تمرین زیاد و جدی گرفتن موسیقی میکند که همین مقولهها باعث میشود.
عدهای بهصورت جدی و طی چند سال موسیقی را دنبال نمایند و عده زیادی نیز به این نتیجه برسند برای پیشرفت در موسیقی نیازمند جدیت، علاقه و پشتکار فراوان هستند. علاقه، جدیت و پشتکار نکات کلیدی جهت پیشرفت در موسیقی است. در آموزش نوع سوم هیچ نظارت و یا فشاری برای تمرین کردن هنرجو وجود ندارد. پس بهاحتمالقوی هنرجو بهاندازه لازم تمرین نمینماید یا اصلاً تمرین نمینماید و در توهمی دیگری به نام توهم یادگیری فرومیافتد.
از اشکالات دیگر آموزش نوع سوم، عدم نظارت بر سطح سواد و تجربه مدرس است. متأسفانه این مقوله اصلیترین آفت این نوع آموزش است. هنرجویانی که هیچ سررشتهای در موسیقی ندارند در همان ابتدا بهترین گزینه برای افتادن در دام مدرس کمسواد و سودجو است و هنرجو صلاحیت تشخیص میزان سواد و تجربه مدرس را ندارد. در این زمان هرچه مدرس به هنرجو انتقال دهد را هنرجو بدون چونوچرا میپذیرد حتی اگر آموزش غلط به آن داده شود که این آموزش غلط متأسفانه در موارد کاملاً ابتدایی تدریس موسیقی توسط بعضی مدرسان دیده میشود. هیچ نهاد نظارتی در فضای مجازی جهت رسیدگی به صحت آموزشها وجود ندارد.
فیلمی از فردی که او را استاد!!!!!!! خطاب مینمایند ضبط گردیده که اشکالات آن نهتنها توسط اهالی فن بلکه توسط افرادی که تنها یک سال موسیقی کار کردهاند قابلتشخیص است ولی هنرجویانی که از ابتدا به آن اعتماد کردهاند و مدرس دیگری در زندگی خود ندیدهاند، این آموزش را در حد اعلا میشمارند!!!!
در مواردی دیدهشده پکیجی از طرف مدرس مذکور به افراد فروخته میشود که این پکیج بدون هیچ نظارت و مجوزی بفروش میرسد. متأسفانه این پکیج غیرقانونی بوده و هیچ ضمانتی بر درستی اطلاعات آن نیست و اینجا نیت اصلی مدرس مذکور معلوم میگردد که برخلاف آنچه نشان میدهد بشردوستانه و انسانی است، کاملاً مادیگرایانه است.
در مواردی آن مدرس (فقط به این دلیل نام مدرس بر اینگونه افراد گذاشتهام تا رشته کلام از دست نرود وگرنه به کار بردن نام مدرس برای این دسته از افراد کاملاً اشتباه است) که طرفدارانی برای خود دستوپا کرده به بیان نظرات خود در سایر زمینهها و مواردی که هیچ تخصصی در آنها ندارد میپردازد. آنجاست که دیگر مدرس مذکور هر آنچه دلش میخواهد یا در ذهنش میگذرد یا در خیالات و توهمات خود دارد، به شکل واقعیات موجود و اتفاق افتاده برای مخاطبان بختبرگشته خود بیان میدارد؛ و باز به دلیل عدم قدرت تشخیص مخاطبان، موردپذیرش آنها قرار میگیرد. بسیاری از این گفتهها ساخته ذهن مدرس است و واقعیت خارجی ندارد.
معایب در این روش را به همین سه مورد بسنده مینماییم که کاملاً مختصر بحث گردید و اما راهکارهای یادگیری صحیح موسیقی.
– مراجعه به یکی از آموزشگاههای موسیقی دارای مجوز از اداره ارشاد یا تحت نظارت اداره ارشاد؛
– بررسی رزومه و سوابق تجربی و علمی مدرس؛
– جدیت در فراگیری موسیقی و ممارست و اعتماد به سیستم آموزشی پس از بررسیهای فراوان؛
– سعی درگیر نیفتادن در دامهای افراد سودجو با استفاده از نیروی تعقل و پرسوجو از اهالی فن.
از مزایای دیگر حضور در آموزشگاهها، امکان شرکت در ردههای گروه نوازی جهت اجرا در جشنوارهها و کنسرتهای مختلف است که این مورد در آموزش نوع سوم بههیچوجه میسر نمیگردد.
در پایان لازم به ذکر است همه آموزشهای فضای مجازی نوع سوم، مشکل کمسوادی مدرس را دارا نمیباشند و بعضاً افراد معتبری مبادرت به آموزش در فضای مجازی نمودهاند که آن مدرسان عمدتاً در مراحل پیشرفته آموزش موسیقی ارائه میدهند که کیفیت آموزش برای هنرجو در آن سطح قابلتشخیص است.
دیدگاه شما