کاشان نیوز – علیاکبر ارشدی ابیانه : با توجه به اینکه سند مکتوب از تاریخ و تمدن ابیانه در دست نیست برای یافتن حلقههای مفقوده کهن دیارمان تلاش زیادی لازم است.
برای نمونه کلمه پهلوی در فرهنگ ایران باستان فراوان دیده شده است که یکی از آنها پهلوی خوانی است و برای یافتن آن در ابیانه مدتهای زیادی است که پیگیر موضوع هستم ونهایتا به این نتیجه رسیدم:
ترانههای روستایی که بیان حال و نمایندهی اندیشهها و تخیلات ساده و بیپیرایهی طوایف مختلف ایران است؛ در روستاها و میان ایلات و طوایف به آهنگ دلنواز خوانده میشود و نزد مردم شهرنشین و بخصوص اهل ذوق و ادب نیز بسیار دلنشین و مطبوع است.
ادیب فقید مرحوم حسین کوهی کرمانی با کوشش و پشتکار فراوان به جمعآوری ترانههای روستایی ایران همت گماشت و با سفرهای پیدرپی که به اصفهان و شیراز و کرمان و کاشان و خوانسار و گلپایگان داشت مقداری از این ترانهها را که در روستاها و میان طوایف، متداول بود؛ جمعآوری کرد و در کتابی به نام «هفتصد ترانه از ترانههای روستایی ایران» به چاپ رسانید.
بیا بادا ببر دستمال دستم بهپیش دلبر شیدای مستم بگو دلبر سلامت میرسونه که من از کودکی دل ورتو بستم به پشت خونی دلبر رسیدم من از درد دلم اهی کشیدم همون خاکی که از کوشش تکیده بهجای سرمه بر چشمم کشیدم.
ملکالشعرا بهار شاعر معاصر نیز مقدمهای برای این کتاب ارزشمند نوشته است و شرح مبسوطی درباره ریشه اصطلاحات و ترانهها نگاشته و درباره پهلویها اعتقاد دارند که چنین اصطلاحی در حال حاضر در بین مردم وجود ندارد و اینطور توضیح دادهاند که:
به هر صورت نام فهلویات یک اصطلاح علمی است که به طریق مذکور در کتب قدیم آمده ولی معلوم نیست میان خود مردم ایران که این اشعار خاص آنان است این نام معروف باشد و تا آنجایی که تحقیق کردیم چنین اصطلاحی به دست نیامد.
شادروان مرحوم خوانساری در سال ۱۳۳۲ در شماره چهارم ماهنامه آموزشوپرورش در جواب این شاعر بزرگ مینویسد که:
«درنتیجه تحقیق و توجه در دهستان ابیانه به وجود اصطلاح پهلوی نه «فهلوی» برخورد نمودهام.
در اصطلاح اهالی این محل که در حفظ آدابورسوم ملی علاقه و سلیقه فراوان دارند اشعاری را که در موارد سوگواری میخوانند مطلقاً پهلوی یا پهلویها میگویند و در غیر این صورت ترانه. در عروسیها که طبق آدابورسوم قدیم معمول میگردد اشعاری را که میخوانند مخصوصاً ترانه میگویند.»
در حال حاضر با توجه به اینکه عروسی به سبک قدیم در ابیانه نداریم از ترانهخوانی هم خبری نیست و در حال فراموشی است اما در سوگواریها گاهی اوقات پهلوی گویی وجود دارد و میبینیم که برخی از خانمها با صدای بلند و غمگین و با سوز زیاد پهلوی اوجند`(میگویند).
برای اینکه پهلوی گویی و ترانههای زیبای ابیانه که تداعی کننده خاطرهها و یادآور احساس و یا حال خاصی است از بین نرود لازم است که جمعآوری و ثبت شوند تا آیندگان نیز فرصت سهیم شدن در این احساس زیبا را داشته باشند.
من در صفحه ۳۴ کتاب ابیانه هویتی ماندگار چند نمونه از این دوبیتیها را آوردهام که در اینجا به آنها اشاره میشود :
تو در قلعه نشین چون خرمن گل من در پایت بنالم مثل بلبل
هرچه بلبل بناله از بلبلان ک دور افتاده ایم از دیدن گل
فلونی و فلونی و فلونی سر جونم به قربون فلونی
اگر نامش برم مردم بدونند خودم تنها به قربون فلونی
عرق چین چهار گل داره یارم دوازده بند کاکل داره یارم
دوازده بند کاکل حلقه حلقه عجب صبر و تحمل داره یارم
نگارم می چرونه میش و بره بگرده کو به کو دره به دره
چو لوک مست میره سوی صحرا دلم از دوریش شد ذره ذره
خی ام سوزه و یارم سوزه پوشه خی ام در باغ و یارم گل فروشه
دو چشمش سنگ و او رویش ترازو به نرخ زعفرون غمزه فروشه
دیدگاه شما