کاشان نيوز- جابر تواضعی: دلیل اقبال عمومی نسبت به عزاداری هیأتهای یزد چیست؟
گمانم گذشته از ویژگیهایی ظاهری مثل لباس یکدست، نظم و ترتیب و انضباط در ایستادن و کارگردانی درست، هنرمندانه و موقر مراسم و همه چیزهایی که یک «اجرا» یا «پرفورمنس» زیبا را رقم میزند، عنصر اصلی را باید در مضمون نوحهها جستوجو کرد. اشعار نوحهها بهشدت «معاصر» و «بهروز» است و برای مخاطب آگاه و دردمند، چارهای جز همذاتپنداری نمیگذارد.
اما در یک نگاه کلیتر و فراختر، بهنظرم دو رویکرد کلی نسبت به دین، رویدادها و آیینهای مذهبی و در رأس همه آنها عاشورا وجود دارد که نتیجه دو جور خوانش است. نتیجه این دو خوانش در مورد عاشورا به دو مدل عزاداری منتهی میشود که من آنها را «عزاداری منفعل» و «عزاداری پویا» مینامم.
خوانش اول، فروکاستن و تقلیل یک تراژدی تاریخی-اسطوره ای در حد یک مناسبت تقویمی و تقلیل آن صرفاً بهمثابه یک ایونت، رویداد و نمایش پرشور مذهبی است که آگاهانه یا ناآگاهانه، حاصلی جز تأیید و تثبیت هژمونی ایدئولوژی سیاسی ندارد و عملاً در جهت بهرخ کشیدن «قدرت» گام برمیدارد. نتیجه این خوانش را میتوان «عزاداری منفعل» نامید.
در حالی که خوانش دوم میکوشد از منظر هرمنوتیک با تأویل و تفسیر این واقعه تاریخی-اسطورهای، معانی و مفاهیم جدیدی را از بطن آن استخراج کند و با توجه به آنچه در جامعه میگذرد، آن را معاصر و بهروز نگه دارد. حاصل این خوانش آگاهانه به دین، تاریخ، اسطوره و آیین، «عزاداری پویا» است. این منظر، تضمین گزاره «کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا» است، نه در حد یک گزاره ابزاری و محدود به یک مقطع زمانی خاص در گذشته، که تعمیم آن بهمثابه یک مَنش، روش و استراتژی کاربردی از ازل تا ابد تاریخ.
از این زاویه است که تصنیف «از خون جوانان وطن لاله دمیده» عارف قزوینی که در آغاز انقلاب مشروطه با اشاره به داستان سیاوش و به یاد اولین قربانیان آزادی سروده شده، بهعنوان یک نوحه مذهبی کارکرد پیدا میکند. زیرا درونمایه و روح حاکم بر آن نیز مثل عاشورا، ایستادگی و مبارزه با ظلم و نفی هر گونه انقیاد و بردگی است. این دقیقاً نقطهای است که تاریخ، اسطوره، آیین، سیاست و خود زندگی با هم تلاقی میکنند.
1402/5/6
دیدگاه شما