کاشان نیوز: گزارش ویژه خبرگزاری برنا به قلم سعیده اسدیان در 26 آبان ماه جاری به تخریب بافت تاریخی کاشان پرداخته و فاجعهای را منتشر کرده است که سالهاست اهل رسانه کاشان فریاد کردهاند، امیدواریم با کشیده شدن این معضلات مسولین شهرستان اندکی از فعالیتهای گروهی و دسته بندیهای خودی و غیرخودی خود را معطوف به حفظ تاریخ و فرهنگ این خطه نمایند.
شاید خانههای تاریخی در بافتهای شیراز، کاشان، مشهد، اصفهان و … صد و خردهای ساله باشند، اما ماهیت بافت ها بیش از ۷۰۰ سال قدمت دارند که متأسفانه به صورت مصنوعی فرسوده شده و یا به عبارت بهتر مدیریت شهری آن را فرسوده کرده است.
این روزها در ادامه تخریبهای دومینو وار در بافتهای تاریخی، کاشان به سیبل مسئولانی تبدیل شده که با نشانه گیریهای اشتباه خود، تار و پود بافت تاریخی این شهر را از هم باز کرده اند.
در کوچه پس کوچههای بافت قدیمی کاشان که راه بروید، خانههایی تاریخی را میبینید که یا با خاک یکسان شده اند و یا در بهترین حالت ممکن، تکه پارههایی از آنها باقی مانده است.
تیغ تیز تخریب این بار زیر گلوی کاشان
در سفر به کاشان سری به بافت قدیمی این شهر زدم، محله عرب ها، پاقپان، محتشم، گذر سه سوک و… خوشبختانه بر خلاف شیراز، خانههای تاریخی اما پر زخم و تکه تکه در شهر سهراب سپهری هنوز به پاتوق معتادان تبدیل نشده، اما وضعیت تخریب بناها به گونهای است که منجر به نامه نگاریهایی از سوی اتحادیه معماری، مرمت و شهرسازی ایران به وزارت راه و شهرسازی و وزارت میراث فرهنگی شده است.
سری به گذر تبریزیها زدم، جایی که جزو یکی از کوچهها و قسمتهای بکر بافت قدیمی کاشان است که بسیاری از خانههای تاریخی آن سال ۹۱ از سوی شهرداری و بدون هرگونه استعلام و اطلاع رسانی به میراث تخریب شده است.
شهرداری گفته فقط ظاهر کوچه را مرمت کنیم/ تخریب ها را نه میراث گردن میگیرد نه شهرداری
پیرمردی که همه او را اوستا صدا میزدند در امتداد کوچهای باریک در حال کاهگل گرفتن به دیوارهایی است که پشت آنها خانههایی تاریخی جا خوش کرده بودند، از او در مورد دلیل کاهگل گرفتن دیوارها میپرسم که میگوید: «بعد از رسانهای شدن ماجرای بافت تاریخی، شهرداری گفته فقط ظاهر کوچه را مرمت کنیم، خانهها همین طور مانده اند و برخی از آنها آنقدر وضعیت شان خراب است که حتی قابل مرمت هم نیستند.»
وی در ادامه میگوید: «خانهها یکی یکی تخریب میشوند اما نه میراث گردن میگیرد نه شهرداری، در همین کوچه کلی خانه تاریخی است اما فقط ۴ خانواده اینجا سکونت دارند، بقیه تحت مالکیت شهرداری است و تخریب شده، یک آب انبار ثبت ملی هم در کوچه پشتی است که تحت مالکیت میراث فرهنگی است اما به زباله دانی تبدیل شده است.
۲۳ سال است مرمت سنتی میکنم و با دیدن این وضعیت دلم میسوزد، بالاتر هم سمت بازار یک سری خانهها تخریب شده و پروژه سازی میکنند.»
تبدیل یک بنای ثبت ملی به کارگاه قالیبافی
به سمت بازار حرکت میکنم و در مسیر، «خانه تاریخی وثقی» را میبینم با تابلویی زنگ زده و رنگ و رو رفته که حکایت از قدمت قاجاری خانه دارد، یکی از محلیها نگاه مبهوت من را به خانه میبیند و میگوید: «بازدید نداره دخترجان، شهرداری گرفته و الان هم کارگاه قالیبافی است.»
مشتاقم تا هر طور شده داخل خانه را ببینم، در می زنم اما کسی جوابی نمی دهد، چند دقیقه بعد مردی سوار بر دوچرخه از راه می رسد و سوال و جواب می کند، می گویم که می خواهم داخل خانه را ببینم، مکث می کند و می گوید: «اینجا دست شهرداری است، باید هماهنگ کنم» و بعد تلفنی با مردی صحبت می کند که می خواهد بداند من چه کسی هستم، آقای دوچرخه سوار می گوید گردشگر است و مشتاق تماشای خانه.
جواز ورود صادر می شود و من پا به داخل خانه ای قاجاری می گذارم که ۷ مهر ماه سال ۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۵۳۴ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده، از ورودی خانه به راهرویی باریک می رسم، چند جاکفشی و تعدادی دمپایی و کفش بچه گانه به چشم می خورد و دو اتاق که زنانی قالیباف در آن مشغول به کار هستند.
سرداب، شاه نشین، مهتابی، هشتی ورودی، حوض خانه و بادگیر بخشی از مهم ترین فضاهای معماری این خانه قاجاری هستند، می خواهم بادگیر و سرداب را از نزدیک ببینم که می گوید: «دیدنی ها همین بود، اگر کارتان تمام شده برویم.»
از خانه وثقی بیرون می آیم و در سمت چپ خانه، تابلویی را میبینم و پروژهای بزرگ مقیاس را که باز هم پای شهرداری در آن وسط است، روی تابلو عنوان پروژه، «پارکینگ طبقاتی تجاری چارسو» با زیربنای ۱۰ هزار متر مربع نقش بسته که کارفرمای آن شهرداری کاشان است.
میله کشی شده و بخشی از پروژه هم جلو رفته اما پشت یک ظاهر مدرن از یک پارکینگ، هنوز رد و نشان خانههای تخریبی را میتوان به چشم دید.
سناریویی که ادامه دارد…
تمامی این تخریبها و ساختوسازها در محدوده حریم بازار ثبت ملی کاشان در حال وقوع بوده که خلاف مصوبات و قوانین جاری است، این در حالی است که محدوده بافت تاریخی در کاشان مشخص شده اما متأسفانه مدیران شهری توجهی به قوانین موجود ندارند.
برای مثال در کمیسیون ماده ۵ پروژههایی را در همین محوطههای تاریخی مصوب میکنند، بدون اینکه مصوبه این کمیسیون را برای شورای عالی ارسال کنند، درواقع بدون اینکه نظر شورای عالی را بخواهند خودشان وارد فاز اجرایی میشوند.
این در حالی است که به تازگی خیری اعلام کرده که قصد دارد برای مقبره محتشم در کاشان صحن و سرایی جدید بسازد چرا که صحن فعلی برای ایام عزاداری مناسب نیست و به دنبال فضای بیشتری هستند، فضای بیشتر هم یعنی تخریب گسترده خانهها و بناهایی که در اطراف مقبره محتشم قرار دارد.
این سناریویی است که سالهاست در بافتهای تاریخی کشور مرور میشود و هر کسی دیگری را مسئول رسیدگی میداند و در میان این پاسکاریها، این تاریخ ایران است که هر لحظه فرو میریزد.
دیدگاه شما