کاشان نیوز– جابر تواضعی: کارل یوستاو یونگ- روانشناس سوئیسی و پایهگذار روانشناسی تحلیلی- از چیزی بنام «سایه» در وجود هر انسانی یاد میکند. سایهای که یونگ از آن حرف میزند، کمی تا قسمتی با سایهای که در نبودِ نور تشکیل میشود، فرق دارد؛ اما معنای استعاریاش به همان مشخصات نور برمیگردد که چه در وجه فیزیکالش به معنای وجود زندگی و انرژی است و چه در وجه شاعرانهاش نماد خیر است و مخالف تاریکی و شر. به تعبیر یونگ، سایه بخش تاریک وجود ما است؛ بخشی از روان ما که نفیاش میکنیم و از آن فراری هستیم. مجموعه رفتار و سکنات آقای ایکس در تمام مدتی که از آخرین انتخابات ریاستجمهوری میگذرد و مخصوصاً وی با هفتهنامه آرمان، مثال خوبی است برای درک مفهوم سایه.
راستش من مدتها است گرایش افراطی و شدیدی به هیچ حزب و جناح و دستهای ندارم. رابطهام با همه رسانهها سطحی است و از این بابت هیچ احساس دریغ و افسوسی هم ندارم. انتظار خاصی هم از هیچ دسته و جناحی ندارم. حتی از دکتر روحانی که رأیم را بنام او به صندوق ریختم و روز انتخابش فاصله چهارراه ولیعصر تا ونک را هوار کشیدم. همینکه آبرویمان در حد معقول در سطح بینالمللی حفظ شود، یک دنیا از او و دوستانش سپاسگزارم.
راستترش اینکه من به خاطر خودش رأی ندادهام که حالا توقعی داشته باشم. رأی من به او- و اساساً رأی دادن من- بهواسطه ویدئوی کوتاه و عصبانی سید محمد خاتمی بود و تک جمله مصطفی ملکیان و چیزهای سادهای مثل این. والا خوب میدانم این فرم است که محتوا را میسازد و رئیسجمهور هم فقط یک عنصر است در ساختار سیاسی که خیلی نمیتواند خارج از چارچوبها عمل کند.
برای همین واقعاً تعجب میکنم از آنهایی که هنوز در دفاع از یک حزب و گروه و دسته یقهچاک میکنند و حتی کاسه داغتر از آش میشوند.
اما یکی از مهمترین جاها یا بهتر بگویم تنها جایی که از رأیم به رئیسجمهور منتخب پشیمان میشوم، وقتی است که یکی مثل آقای ایکس، خودش و اعوانوانصارش را عامل رأی روحانی در منطقه میداند و مدتها است از عزل و نصب مسئولان سیاسی و اجرایی شهر حرف میزند. در چنین اوقاتی یاد سروانتس و رمان جاودانش میافتم و دون کیشوتی که به جنگ آسیابهای بادی رفت.
واکنشهای شفاهی مختلف از جانب آدمهای سیاسی و حتی غیرسیاسی به گفتوگوی ایشان با یکی از نشریات محلی که بهوضوح در شماره بعد این نشریه بازتاب پیداکرده بود، نشان میداد که این تنها یک حس شخصی نیست. جالب اینکه این حس مربوط به دیروز و امروز نیست و خیلی هم به مصاحبه کذایی ربطی ندارد. اینجور حرف زدن از موضع بالا، اینهمه کبر و نخوت و غرور، این حجم منم منم در سیاست این مملکت برای ما خیلی تازه نیست و سالها است بهش عادت کردهایم. متأسفانه یا خوشبختانه خیلی وقتها هم جواب میدهد؛ یعنی این پستهای آبکی که پشت اسمش قطار میکند هیچی، برای من دور از انتظار نیست اگر بشنوم فردا پسفردا آقای ایکس پست و مقامی بگیرد که باسنوسال و شخصیت و تخصصش هیچ تناسبی ندارد.
این مسئله را میتوان از ابعاد مختلفی بررسی کرد؛ اما چیزی که قطعاً و بیش از هر چیز به من مربوط است، مدیریت و سیاستگذاری همکاران روزنامهنگار من است برای انتخاب سوژه و انجام مصاحبه، نحوه صفحهآرایی، انتخاب عکس، حجم مطلب، انتخاب تیتر و بردنش به صفحه اول و امثال اینها. چیزهایی که ظاهراً به فقط و فقط به فنهای روزنامهنگاری برمیگردد، اما عین سیاست ما است. میتوانم با همکاران و همصنفان خودم صریح باشم و مستقیم و بیحاشیه بپرسم چرا این سوژه انتخابشده بود؟
بگذارید حدس بزنم و کمک کنم. شنیدهام که این مصاحبه در حقیقت یک رپرتاژ آگهی است. ناگفته هم پیدا است که یک مصاحبه معمولی نیست. ولی مشکل اینجا است که رپرتاژ آگهی هم قواعد و قوانین خودش را دارد. مهمترین نکتهاش این است که باید سروشکلش با مطالب اصلی نشریه متفاوت باشد. از اینها که بگذریم، به نظر شما میشود هر چیزی را بهعنوان رپرتاژ آگهی منتشر کرد؟ اهالی رسانه میدانند هر چیزی از کجا آب میخورد. نادانستن یا تجاهل به این موضوع برای ما گناهی است سنگینتر. صلاح نیست خیلی ریز بشویم و موشکافی کنیم. ولی به گمانم چیزی نیست که بشود خیلی راحت از کنارش گذشت. حداقل کاری که میشود کرد، یک عذرخواهی ساده از مخاطبان است.
روی دیگر صحبتم با اهالی جدی سیاست و مردان اجرایی منطقه کاشان است. سکوت شما از رضایت باشد یا هر چیز دیگر، نتیجهاش بالا رفتن آب است و تحمل ابوعطای قورباغه و بعدتر ترکتازی ناموختگانی است که بدون طی ادب و آداب سیاست و کار اجرایی خودشان را پرت میکنند در دیگ حلیم.
برگردم به حرف اولم. آقای ایکس سایه من است؛ سایه همه مایی است که از شنیدن گندهگوییهاش و عکسهای مَکُش مرگِ منش دچار مشکلات گوارشی میشوند و کهیر میزنیم. درون همه ما کسی است که بهاندازه او –و بلکه بیشتر- به توهم و پارانویا مبتلا است و چون نمیداند چه طور خودش را قاتی بازی کند، دنکیشوتوار به جنگ آسیابهای بادی میرود. همه ما باید متوجه ایکس درونمان باشیم.
اجتماعی , اخبار , یادداشت
آقای ایکس و جدال با آسیابهای بادی
لینک خبر:https://kashannews.net/?p=35058
نظرات
دیدگاه شما لغو پاسخ
آخرین ارسال ها
-
استرک ؛ تاریخی با زبان رمانتیک
-
چطور زرپاد امنیت معاملات طلا را تضمین میکند
-
بررسی کتابهای آزمون استخدامی مدرسان شریف (عمومی، اختصاصی و تخصصی)
-
برگزاری نخستین دوره آبانبار شناسی و معرفی گردشگری آبانبار در کاشان
-
نگاهی به نمایشگاه جمعی هنر در “گالری مریم”
-
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی
-
راعی از کجا آمد
-
به تفکراتی که قبول نداریم از بودجه نمیدهیم
-
در حکایت تشکی که از امروز مخالفانتان جلو فرمانداری خواهند انداخت!
-
اولین دوره آب انبار شناسی و معرفی گردشگری آب انبار
آخرین ارسال ها
آخرین ارسال ها
-
استرک ؛ تاریخی با زبان رمانتیک
-
چطور زرپاد امنیت معاملات طلا را تضمین میکند
-
بررسی کتابهای آزمون استخدامی مدرسان شریف (عمومی، اختصاصی و تخصصی)
-
برگزاری نخستین دوره آبانبار شناسی و معرفی گردشگری آبانبار در کاشان
-
نگاهی به نمایشگاه جمعی هنر در “گالری مریم”
-
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی
-
راعی از کجا آمد
-
به تفکراتی که قبول نداریم از بودجه نمیدهیم
-
در حکایت تشکی که از امروز مخالفانتان جلو فرمانداری خواهند انداخت!
-
اولین دوره آب انبار شناسی و معرفی گردشگری آب انبار
سلام آقای تواضعی کمک برای رسانی شدن حرکت به اصطلاح فرهنگی شهرداری یا سازمان رفاهی تفریحی کاشان که ادعا دارند جدا از شهرداری هستند و مدیرت شان دقت کردید جشنواره تئاتر مهر کاشان چه تبلیغی کرده و خبرشو سایت های دیگه کار کردن و یا به شما نگفتن یا شما خبرشون کار نکردید این را بیخیال این مهمه که این سرمایه شهرمون داره خرج و هیچکاری از بچه های کاشان تولیدی نیست و دقیقه نود یکی دوتا کار های قبلی بی کیفیت را شاید در این جشنواره بچپانند و منت سر کاشانی ها بگذارند کاش مطلبی می زدید یا به این اهالی کاشان دست به قلم می گفتید بنویسند بعد از جشنواره گل . گلاب این هم یه چشمه از کارهای شهرداری کاشان
سلام در جای خود می توان به محتوای سخنان جابر خان تواضعی پرداخت و مطالب او را درباره آقای ایکس با رویکرد بی طرفانه مورد نقد و بررسی قرار داد که البته این نقد و بررسی و در پی آن تایید و رد به نقد و بررسی عناصر در سایه نیز می انجامد. اما آنچه که قابل تامل است برخورد غیر حرفه ای «آرمان»ي است که مي بايد ما را به « آرمان شهر» رهنمود باشد. انتشار این مطلب در آرمان از دو حال خارج نیست یا رویکرد رپورتاژی دارد و یا رویکرد مطبوعاتی صرف. اگر رویکرد رپورتاژی دارد مسئولان نشریه باید این نکته را به اطلاع خوانندگان می رساندند و این اقدام آنها نوعی توهین به شعور خواننده است. اگر این مطلب رویکرد رپورتاژی ندارد از نظر حرفه ای انتشار مطلبی با این نوع تیتر و این نوع عکس قابل نقد و بررسی است. متاسفانه رویکردی را که در شماره پشین آرمان دیدیم پیشتر در برخی از تار نماهای خبری شهرستان هم دیده ایم. چنانکه در انتشار مصاحبه شهردار بعد از تغییر رضوی پدر یکی از سایتهای خبری مطلبی را با عکس شهردار در کنار آیت الله نمازی منتشر کرد و حتی در اقدامی دیگر به انتقادات مخاطبان از شهردار در ذیل مطلب پاسخ گفت تا از پرده برون افتد راز. بی شک اقدام های اینچنینی جز ضربه زدن به وجهه خبرنگاران شهرستان اثری دیگر در بر ندارد و دغدغه جناب تواضعی کاملا به جا است. البته شاید رسانه های مورد نقد، دغدغه مالی را مطرح کرده و بگویند شاه راه ادامه حیات رسانه شان به انتشار این مطالب وابسته است. اما این سوال مطرح است که ادامه حیات رسانه به چه قیمت؟ مگر نه اینکه رسانه ما اعتبار و آبروی ماست؟و می توان به صورت مفصل در این قسمت به بحث اقتصاد اخلاق مدار و بحث اهم و مهم در رسانه های کاشان پرداخت. ادامه این نوشتار تیزی قلم را می طلبد که به احترام موی سفید پیشکسوتان صاحب رسانه و رنجهای سابقشان که در این راه تحمل کرده اند قلم، غلاف می کنم. موفق باشید
جناب آقای تواضعی خیلی دیر شده است آن موقع که خودمان را به آتیش زدیم گفتیم صرف اینکه مبلغ آقای روحانی باشیم کافی نیست بارها داستان قضاوت علی (ع)را درماجرای مادر واقعی کودک رایادآور شدیم ولی گذشتی نکردن وادعا کردن که باید مدیرت شهر رااینها انتخاب کنن وفقط آن هم یک گزینه تلاش اینها وسماجت طرف مقابل این شده است که میبینید طوری شده است که فرماندار شهر جانباز معترض فرمانداری را به تخلفات استانداری معرفی کرد ولی از تخلفات ح ت هیچ پرسشی نش بله آقا جاب دیر فهمیده ای آری اینچنین بود برادر
در عمر رفاقت بیست ساله ام برای اولین با جابر عزیز موافقم
با سلام تغيير رويکرد کاشان نيوز را به فال نيک مي گيرم ، اخيرا نقدهايي در اين وب سايت خبري منتشر مي شود که قبلا به سبب رودرباستي با برخي افراد ، منتشر نمي شد يا به مناسبت هايي اشاره مي شود که قبلا به آن بها داده نمي شد . چندين مصداق از تغيير رويکرد اخير شما سراغ دارم اما به سبب احتمال برداشت هاي ناصواب به آن اشاره نمي کنم اميدوارم اين رويه ادامه پيدا کند با سپاس و تشکر
از تماس شما متشکرم و چنانچه نقطه نظرات خود را برای بهبود کیفیت و لحاظ سلیقه مخاطب به همین وسیله یا ایمیل اختصاصی بنده «gholamian@kashannews.net» یا «saeidgholamian@gmail.com» ارسال فرمایید موجب مزید امتنان خواهد بود. و در مورد تغییر رویکرد نیز به استحضار میرساند که ممکن است این برداشت شخصی باشد و اطمینان میدهم که کاشان نیوز با هیچ کس رودربایستی نداشته و ندارد.
آقای فیلسوف روشن فکر سایه زمانی تشکیل میشود که نور باشد نه در نبود نور!