کاشان نیوز – حمید رضا آخوند نصیری: داشتم به این فکر می کردم که اگر بخت یاری کند و عنایات ربوبی شامل حال جماعت شیعه شود و یک بار دیگر حضرت حسین ابن علی (ع) پا به این سیاره ی دون بگذارد و ببیند که رهروان راه اش چگونه اورا ستایش و به قیام اش مباهات می کنند چه عکس العملی نشان خواهد داد ؟! آیا او نیز به حسینیه خواهد رفت و چنان جماعتی که هنوز نمی دانند حسین تشنه آب بوده است یا لبیک بر سر و سینه خواهد زد ؟ آیا او نیز بدون رعایت اخلاق حسنه در هجمه ی این جماعت به دنبال خورشت و کباب و برنج آنقدر تقلا خواهد کرد تا کودکی زیر پایش له شود؟ یا آن که بر اساس رفتار و اخلاق مدنی در صف غذا خواهد ایستاد ، غذایش را خواهد گرفت و بعد بی آن که کسی او را ببیند خانه ی محقری را دق الباب خواهد کرد و غذا را به او خواهد داد ؟ لاجرم بعد از این همه پرسش و تردید و ابهام به این نتیجه رسیدم که آیا انسان معاصر ما شکم اش باید پر شود یا مغز اش؟ دهان اش باید بجنبد یا روح اش واژگان سبز معرفتی را هضم کند ؟ آیا رقم میلیاردی هیئات مذهبی می تواند رسالت سید الشهدا (ع) را از طریق غذا و ترانه های لس آنجلسی که اکنون مداحان با اندکی تغییر در ریتم آن را اجرا می کنند و از این جماعت افسرده گریه می گیرند ، محقق کند ؟ و نهایتا پرسش های متعدد و ای کاش های مکرر و هزاران افسوس ، نتیجه و میراث آن همه تفکر ، تعمق و تامل گشت . با خودم گفتم سنگ مفت ، گنجشک مفت ، به هر حال قاموس تعامل و گفتگو در هزاره سوم نمی تواند بر روی ما بسته باشد و اگر رهروان کنونی حسین (ع) چه با عنوان دیوانه یا عاقل ، آن قدر از شعور و شور بهره برده ا ند که بتوان از طریق دیالوگ با آنها از سر عشق و آشتی برآمد تا آنچه دغدغه سال های متمادی است به بار نشیند . به سراغ یکی از روسای هیئات مذهبی رفتم … هیئت حضرت ابوالفضل پشت مشهد_کوی حبیب ابن موسی ، پس از گپ و گفتی نسبتا مفصل ، بی آن که هنوز به یقین رسیده باشم ، از جذبه و شور سرریز شدم زیرا هنوز نمی توانستم باور کنم کسانی که عمری را پای دیگ هیئت سپری کرده ا ند اکنون دست دوستی به سویم دراز کردند و به این باور رسیدند که نیاز جامعه و مردم ما ، درک خورشتی از عاشورا و حسین نیست بلکه آنچه که میزان خود باوری و دین باوری این مردمان را فزونی بخشیده وبه اهتزاز می رساند درک صحیح از قیام عاشورا است و نه تنها این قیام بلکه قامت آراستن در برابر معضلات و مشکلات اجتماعی جامعه امروز ما تنها از طریق فرهنگ سازی و رشد فرهنگی است که خود به مراتب از آن قیام نخستین پویا تر است .
سرت را درد نمی آورم برادر ، خواهرم با تو نیز از رازهایی خواهم گفت که در اوراقی نهفته است که در شرایط امروز بی تفاوت از کنارشان عبور می کنیم و یادمان میرود که علی (ع) هم در هزاروچهارصد سال پیش ، نشانی خانه دوست را به ما داده است آن جا که میگوید کتاب غذای روح بشر است …
پس از این گفتگوی کوتاه با رییس یکی از صدها هیئت عزاداری کاشان؛ رییس روشن ضمیر و اهل درد هیئت گفت: درست است حالا شما هر چه بفرمایید انجام دهیم.
گفتم: در نهایت راضی می شوید که بجای پر کردن شکم مردم به آن ها کتاب بدهیم ؟
گفت: تازه می فهمم که در سال هایی که گذشت ما چه موقعیت هایی را از دست داده ایم ، شهری که هفت هزار سال تمدن را با خود دارد چرا مردم اش نباید آگاه ترین باشند؟!
گفتم: من نمی گویم سیر کردن گرسنگان نان را کنار بگذاریم ، می گویم اگر نانی می دهیم به کسی بدهیم که مستحق اش باشد و کنار آن ذهن و روح مردم را نیز تغذیه کنیم . من به شما قول می دهم تا چند سال آینده همه عزاداران حسینی لااقل حسین را به واقع بشناسند و رفتار ، کردار و گفتارشان حسینی باشد . راز این اتفاق در مرحله اول خواندن کتاب است ، بیایید به جای بشقاب برنج و خورشت به مردم کتاب تعارف کنیم ، خودتان خواهید دید که کاشان به چه شهری تبدیل خواهد شد .
و این گونه شد که هیئت حضرت ابوالفضل به سرپرستی حاج احمد صنعتگر تقبل کرد که هم بینوایان نان و هم بینوایان فکر و اندیشه را یاری رساند . به امید اتفاقاتی چنین در شهری که آن را دروازه تمدن جهان می نامند.
سلام خسته نباشید خوب بود ولی خبر های علمی رابیشتر بگذارید
حمیدعزیز! بی انصافی کردیدکه عزاداران حسینی را درانتهای نوشتاری که خودنقددقیقی می طلبد، سهوی یاعمدی "بینوایان نان"خواندید. امیدکه کمی دوراندیشانه ترتراوشات ذهنی خودرابنویسید.
بسیار هم خوب و دوست داشتنی؛ و سپاس فراوان از جناب آخوندنصیری و دست اندرکاران آن هیئت محترم؛ و به امید این که این اتّفاقات فرخنده، سال به سال بیشتر و بیشتر شود؛ امّا اگر برنامه های عزاداری کانون فرهنگی مسجد میرنشانه را که تحت عنوان «تعزیت آفتاب» برگزار می شد و قدمت آن به یک دهه پیش می رسید را دنبال می کردید، متوجه می شدید که شاید نخستین بار در کاشان، آن برنامه ها، سوای محتوا و شکل متفاوت و منحصر به فرد عزاداری در کاشان، با چنین ابتکاراتی مثل پخش ویژه نامه و نمایشگاه کتاب با ۵۰ درصد تخفیف، همراه بود. این نکته نه بر سیاق فخر فروشی، بلکه برای بیان حقیقت موضوع بیان شد.
باسلام این کار تازه ای نیست بهتر است بدانید سه سالی است درآئین سنتی مذهبی خیل عرب شهر نوش آباد که در فهرست میراث معنوی کشور نیز ثبت شده است بیش از ۵۰۰۰ هزار جلد کتاب توزیع میگردد
از کم و کیف این نذری کتاب بیشتر میگفتید. چه کتابهایی به مردم داده شده است؟چگونه به مردم داده شده؟ استقبال مردم چقدر بوده؟ آیا برنامه های جانبی مثل مسابقه از کتابها و.. هم داشته این نذری کتاب؟ آیا این هیات برای آینده هم این کارها را خواهد کرد و تجربه اش را چگونه ارزیابی میکند و .....
این یاحسین گویان واقعی است....جناب آقای آخوندنصیری ، دمت گرم
عالی عالی عالی. ما انتظار داریم که در درجه اول خود دولت و شهرداری این فرهنگسازیها را انجام دهد و اقدامات هیات ها و نذورات مردمی را جهت دهی کنند. یعنی سطح فکر مردم را چنان بالا ببرند که خود مردم ایستگاه صلواتی جان بزنند در کنار ایستگاه صلواتی نان. چرا مسئولان میگویند ما دخالتی در این امر نمیکنیم؟ مگر شما مسئول هدایت مردم نیستید؟ پاسخگو باشید. چرا روا میدارید که عزاداریهای مذهبی خود را در سطحی انجام بدهند که در شان اباعبدالله نیست. عزاداری احساسی و همراه با گریه و نذری غذا به جای خود، نه بیش تر از حد خود. عزاداری تعقلی و نذری اندیشه هم به حد خود. مسئولان پاسخگو باشید...