کاشان نیوز- علی خالویی*: شوربختانه، در عملکرد جهانی محیط زیست، ایران در ۱۰ سال اخیر ۶۳ رتبه جهانی سقوط کرده است.
این را معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست عنوان نمودهاند که، عملکرد جهانی محیط زیست ایران در ۱۰ سال اخیر ۶۳ رتبه در جهان سقوط کرده است. محورهای اصلی افت محیط زیست در ایران، الگوی نادرست در مصرف منابع پایه بخصوص مصرف آب و مدیریت نادرست انرژی است. تخریبهای گسترده و سازمان یافته جنگلهای شمال و خارج از شمال (زاگرس).
در علوم منابع طبیعی منابع پایه به منابع خاک، آب، گیاه (اعم از جنگل و مرتع و بیابان) تقسیم شده است. حفاظت و نگهداری عالمانه و بهره برداری صحیح از وظایف اخلاقی، دینی و انسانی ما ایرانیان و مسلمانان محسوب میشود.
هفته منابع طبیعی از ۱۵ تا ۲۱ اسفند هر سال با روز درخت کاری آغاز میشود. هدف اصلی از بزرگداشت این هفته را ترویج و اشاعه فرهنگ منابع طبیعی بین آحاد جامعه معرفی نمودهاند.
در راستای نیل به توسعه پایدار (حصول شرایط زندگی برای نسلهای فعلی و آتی کشور) حفظ منابع طبیعی، وظیفه همگانی بشمار میآید و این وظیفه از ارزش والایی برخوردار است.
متاسفانه در دهههای گذشته از تقدس و ارزش والائیش این موهبت الهی کاسته شده است. از مصرف بیرویه، تا بهره برداریهای غیر اصولی از خاک، آب، جنگلها، مراتع و بیابانها.
متاسفانه نگرشهای سطحی به منابع پایه در کشور عزیزمان بسیار مشهود است این نگرش سطحی محدود و خلاصه میشود؛ به پخش تعدادی نهال در سطح کشور در اولین روز این هفته بعنوان روز درختکاری و هزینه بسیار ناچیز جهت اشاعه این فرهنگ در صورتیکه معرفی منابع طبیعی بعنوان معارف دینی در دستور کارست.
گویا اینکه طبق موازین دینی و آموزههای دین اسلام کشت درخت و نهال از اهمیت و تقدس ویژهای برخوردار است در خبری از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است، که فرمودهاند: هر وقت عمر جهان پایان یابد و قیامت برسد و در دست یکی از شما نهالی باشد چنان که به قدر کاشتن آن فرصت باشد، باید فرصت را از دست ندهد و آن را بکارد. لذا درختکاری از اهمیت ویژهای برخوردار است.
از طرفی بماند که در این هفته از عمدتاً گونههای سوزنی برگ بیش از سایر گونههای گیاهی برای کاشت درخت کاربرد دارند. همیشه سبز بودن، انعکاس نمایشی بیشتر، مراقبت کمتر و… دلایل استفاده از این گونه گیاهان ذکر میشود. هر چند استفاده از این گونه گیاهان مطلوب است اما توجه به یک گونه و فراموش کردن سایر گونههای گیاهی و عدم کاربرد گونههای مقاوم به خشکی با نیاز آبی پائین و بومی، اقدامی غیرعلمی است.
ولی سئوال اینجاست که آیا دغدغه و مشکلات زیست محیطی و منابع طبیعی کشور ما همین پخش چند نهال و ترغیب عموم به درختکاری است. آیا تمام فرهنگ منابع طبیعی با یک روز و یک هفته گسترش مییابد؟ عدم توجه دولت به منابع طبیعی، باعث شده است که تنها یک هفته مورد توجه مسئولان قرار میگیرد و بقیه سال به ورطه فراموشی سپرده شود.
جایگاه منابع طبیعی به طور عام و جنگلها و مراتع به طور خاص در الگوی توسعه کشور کجاست و از چه منظری و با چه انتظاری به این منابع نگریسته میشود؟ آیا نگرش سطحی یک هفتهای جایگاه رفیع جنگلها و مراتع را در توسعه پایدار تکافو میدهد.
تالابها،براستی چگونه است در کشوری مسلمان با چنین نگرش و پشتوانه مذهبی، اخلاقی و اسطورهای از نظر شاخصهای جهانی زیست محیطی؛ ایران ۶۳ پله جهانی سقوط کرده است.
این کل ماجرا نیست هم اکنون در کشور ۴۵ تالاب در معرض بحران قرار دارند که در بخشی از آنها برداشت بیرویه آب باعث نادیده گرفته شدن حقابه تالاب شده است.
منابع آب،رئیس پژوهشکده خاک و آبخیزداری کشور عنوان مینماید که از ۷۲۰ دشت کشور ۴۲۰ دشت با بحران آب مواجهند. و از ۵۰۰ حوضه آبخیز کشور بیش از ظرفیت تجدید شوندگی، برداشت منابع آبی را داریم. با همه این اوضاع وخیم متاسفانه، کمتر از ۵۰ درصد اعتبارات آبخیزداری تحقق پیدا کرده است.
لازم است هرچه سریعتر روشهای رایج استحصال منابع آبی که به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای کشور نیست تصحیح گردد. در این زمینه تنها راه حل، اجرای پروژههای آبخیزداری و آبخوانهای گسترده در مناطق خشک و بیابانی کشور است.
بیابانزائی، در زمینه جلوگیری از گسترش ناموزن بیابانهایی که ماحصل عملکرد انسانی است باید سریعاً اقدام شود، در دهههای گذشته رخدادهای قابل توجه و خوبی اتفاق افتاده است، در حال حاضر ایران یکی از کشورهای مطرح این موضوع در جهان محسوب میشود؛ ولی گسترش سریع سالانه یک تا یک و نیم میلیون هکتار از بهترین اراضی مرتعی و کشاورزی به بیابان نگران کننده است.
از سطح ۱۶۴ میلیون هکتار وسعت کشور ۳۴ میلیون هکتار (معادل 20.7%) آنرا مناطق کویری و بیابانی تشکیل میدهد، اراضی شنی ۱۲ میلیون هکتار که ۵ میلیون هکتار آنرا تپههای شنی تشکیل میدهد. در این بین اراضی بیابانی بشدت تخریب یافته، ۲۲ میلیون هکتار که بخشی از آنرا شوره زارها تشکیل میدهد.
ماهنامه دام و کشت و صنعت در خردادماه ۸۹؛ آمار تکاندهنده ارائه نمود: ایران جزء ۱۰ کشور در معرض نابودی جنگلهاست. جزو ۵ کشور مواجه شدن با بیابانزائی، جزء ۲ کشور مواجه شده با بیشترین فرسایش خاک، جز ۱۰ کشور با بیشترین نابودی حیات وحش، جزء ۶ کشور دچار بیشترین نابودی تالابها و ۱۳۴ کشور جهان از نظر پایداری زیست محیطی میباشد.
منابع خاک، تخریب خاک، یعنی اعلام جنگ با طبیعت. خاک یکی از با ارزشترین منابع پایه هر کشور است که بعنوان ثروت در فاکتورهای اقتصادی جایگاه ویژهای دارد. متأسفانه تخریب خاک در ایران ۶-۷ برابر متوسط جهانی است. میانگین فرسایش سالانه حدود ۱۵ تن در هکتار و رقم سالانه تلفات خاک کشور، دو میلیادتن، حدود ۳ برابر متوسط قاره آسیا، است. ما از نظر تخریب خاک، رتبه اول کشورهای در حال توسعه و رتبه اول جهان را داریم.
تخریب مراتع، متاسفانه در سالهای اخیر کوچک شدن مراتع که به عنوان منابع پایه تولید آب و اکسیژن بیش از هر عارضه دیگر منابع طبیعی در معرض تخریب است. تن بیمار مراتع بیش از همه رنجور تغییر کاربرهای ناموزن و نابخردانهای است که بصورت سلیقهای صورت میپذیرد.
مراتع ایران یکی از مهمترین و با ارزشترین منابع ملی کشور میباشد که بهرهبرداری صحیح توأم با عملیات اصلاح و احیاء آنها میتواند نقش اساسی در جهت حفظ آب و خاک و تأمین نیازمندیهای کشور در زمینه فرآوردههای پروتئینی داشته باشد.
بطور معمول وقتی صحبت از مرتع میشود فقط جنبه تولید علوفه آن به نظر میآید در حالیکه جنبه حفاظت آب و خاک این منبع خدادادی اهمیتی به مراتب بیشتر از تولید علوفه دارد و متاسفانه به حساب نمیآید.
بروز سیلابهای سهمگین سالهای اخیر و اعداد و ارقام نجومی مربوط به فرسایش خاک در این کشور بر کسی پوشیده نیست. ولی این بلایا اغلب در مناطقی فراوانترند که پوشش مرتعی آن از بین رفته و یا تخریب شده است. در چهل سال گذشته در حدود ۱۸۹۰ سیل مهم در کشور گزارش شده است که ۵۳ درصد آنها در ۱۰ سال گذشته است
نفوذ یک لیتر آب در اراضی جنگلی ۷ دقیقه، در اراضی کشاورزی ۴۶ دقیقه و در اراضی بدون پوشش گیاهی فراتر از ۴ ساعت است. چه سخنی از این سادهتر و در عین حال گویاتر میتواند اهمیت حفظ سبزینه و منابع طبیعی را در زیست محیط ایران نشان دهد؟
وقتی بدانیم نفوذپذیری آب در اراضی جنگل، ۴۰ برابر خاک بدون پوشش گیاهی است؛ چگونه میتوانیم در برابر تخریب بیمهابای ناشی از تغییر کاربری غیر علمی و افزایش برهنگی مراتع و جنگلها، ساکت بمانیم.
کشورمان به لحاظ وفور منابع طبیعی، یکی از غنیترین مناطق دنیا به حساب میآید. منابع طبیعی در هر کشوری میتواند باعث رونق گردشگری، تولید غذای سالم، تولید داروهای گیاهی و انرژی گردد. و از طرفی این منابع میتوانند بعنوان تامین کننده مواد اولیه برای بخشهای کشاورزی و صنعت محسوب شوند. از این رو منابع طبیعی نقش مهم و کلیدی در رشد و توسعه پایدار دارد. همچنین طبیعت سالم و محیط زیست زیبا، به زندگی بهتر و شادتر برای نسل امروز و آینده کمک میکند.
نکته مهم در بحث منابع طبیعی، حفظ و گسترش آنهاست و در واقع این امر وظیفه اسلامی، انقلابی، وجدانی و انسانی هر انسانی است، و همه باید خود را در قبال آن مسئول بدانند. نقش مردم در این کار یک نقش تعیین کننده و حیاتی است. مردم به عنوان حافظان و مالکان اصلی منابع طبیعی باید بیشترین نقش را در حفاظت از این منابع بر عهده داشته باشد.
از طرفی باید دید که چه عواملی بر روی مشارکت مردم اثر گذار است و بعد از شناسایی آنها، کمکهای فنی و آموزشی توسط دولت انجام گیرد. همه نهادها هم باید درگیر باشند و خود را مسئول بدانند. چرا که با توجه به گستردگی منابع در کشور، امکانات یک اداره و یا سازمان برای حفاظت و توسعه آن کافی نیست.
متاسفانه مجریان و حافظان زیست محیطی که در کشور با کمترین توقعات مالی خطرناکترین مشاغل را دارند و جان بر سر این کار گذاشتهاند و در معرض دست اندازیهای طبیعت ستیزان قرار گرفتهاند
نیروی انسانی، متاسفانه در این میان حافظان و نگهبانان منابع طبیعی و عرصههای زیست محیطی نیز مورد هجمههای شدید قرار میگیرند؛ برخی با گلوله، برخی با مشت و ضربات فیزیکی (یکی از سیاسیون در روز روشن و در برابر دیدگان هاج و واج چند کارشناس و مدیر محلی دیگر، به خود اجازه میدهد تا یکی از مدیران کل منابع طبیعی استانش را مورد فحاشی علنی قرار داده و آماج ضربات فیزیکی قرار میدهد) و برخی با تهدید (یکی دیگر از همین آقایان در برابر اجرای قوانین و مقررات توسط مسئول محلی یکی از ادارات منابع طبیعی، اقدام به برکناری ایشان مینماید) روبرو هستند. گمان نمیرود با این شیوه و روش بتوان به توسعه پایدار و آمایش سرزمین دسترسی پیدا کرد.
اگر میخواهیم عملکرد اقتصادی جامعه به پایداری برسد، اگر میخواهیم آینده محکمتر و با ثباتتر داشته باشیم، اگر آمایش سرزمین را در دستور کار خویش داریم، باید ملاحظات زیست محیطی در فعالیتهای تجاری و صنعتی بیشتر رعایت شود.
اینک بهرهبرداری از مواد اوّلیه و پایه، و به دنبال آن تجمع و رهاشدنِ این مواد تولیدی و سموم در محیط زیست به حجمی رسیده که از حد ظرفیت تحمّل بومشناختی فراتر رفته است. اگر میخواهیم مواد اوّلیهٔ و پایه ما دچار تخریب نشوند، باید به آنها فرصت بازفرآوری و زیستپالایی مجدد را بدهیم.
نگرانی از آیندهٔ زیستمحیطی جهان و عواقب درازدستیهای نابخردانهٔ آدمی در اندوختههای منابع طبیعی آن، اینک نه صرفاً دغدغهٔ روشنفکران و اندیشمندان حوزههای محیط زیستی و منابع طبیعی است، که در شمارِ پنج اندیشههای نخست مردان سیاسی جهان است.
*کاشناس ارشد منابع طبعی
دیدگاه شما