کاشان نیوز– محمود ساطع: هفتهای گذشته است و محلهی درب باغ سوگوار مردی است که هنوز جای پاهایش را بر خاکی میدانش میتوان پیدا کرد. هفتهای میگذرد و هنوز بسیاری با یادش، اشک در چشم میگردانند. بیگمان تا دیرگاهی از زمان نام و یاد علی رسولزاده در جانودل مردمان این محل خواهد ماند.
زیستن در محلات قدیمی و کهن شهر کاری آسان نیست. زیستن در کوچههایی که از دستبرد زمان مصون نمانده، آسان نیست. گرد ایام بر در و دیوارهایشان نشسته، سقفهایشان به خرابی گرویده و مهمتر از همه رونق و حیات از میانشان رخت بربسته آسان نیست. لاجرم در دهههای گذشته، بسیاری از زوجهای جوان، از محله و خانمان اجدادیشان مهر برکندند و زیستی دیگر بر حاشیهی شهرها، کنار خیابانها و بلوارها را آزمودند.
بدینسان شهرهای تاریخی ما، از میانه خالی شد. پارهای از محلات نیز کالبدشان به تیغ تیز لودرها و بلدوزرها خورده شد. مهندسانی نو مایه یا کممایه، بافت تاریخی شهرها را بافت فرسوده دانستند و با علم و کتل نوسازی، بنای تخریب زیستبومهای برآمده از دل هزار سال هویت و مدنیت این شهرها را آغاز نهادند.
درگذشتهای نهچندان دور، زیستبوم سنتی کاشان علاوه بر فضاهای معمارانه ـ زیستی کهن، زمینهای مهم برای تشکل و گرد همآیی را فراهم میآورد. کوچهها عمدتاً به بخش مرکزی و میانی محلات راه باز میکردند. وجود مسجد و حسینیه، تکیه، آبانبار، حمام، زورخانه و گذری سرپوشیده با دکانهایی چند با بافتی پیوسته و متراکم، نیازهای اساسی مادی و معنوی مردم محله را برطرف میکرد. این واقعیت گذشتهی فضای معمارانه بسیاری از شهرهای ما بوده است. فضا و کالبدی که علاوه بر وجوه زیبایی شناسانه، زمینهی مناسبی برای تعاملات اجتماعی و فعالیتهای داوطلبانه و یاریگرانه پدید میآورد. کالبدی ارزشمند که ذرهذره عناصر حیاتبخش خویش را از دست داد. خوشبختانه جایجای سرزمین، میراث یارانی فارغ از نام و ننگ، به آنچه مانده از میراث مادی سرزمینشان بود دل بستند. بخشی از بافت تاریخی پارهای از شهرها چون یزد و کرمان، تبریز و شیراز مرمت شد. کاشان نیز اگرچه از این غافله عقب ماند، به پایمردی پارهای از مردمانش از خاک برخاست.
محلهی درب باغ کاشان نیز از این افت و خیزها برکنار نماند. محلهای در کنار محلهی مسجد جامع و بازار تاریخی کاشان، کهن و برآمده از تاریخ که یادگارهای دیرینی از این شهر را در خود دارد. با کوچهها و معابری که به میدانگاهی درب باغراه مییابند، با گذر و حسینیهای بدین نام. با کارگاههای رنگ رزی و شعربافی، آبانبار و حمام و خانههایی پرارج مانده از هنر نیاکان، بااینهمه زخمی از تاراج روزگار. در اسفندماه ۱۳۸۰، خانه تاریخی احسان در نزدیکی مرکز محله درب باغ، توسط کانون اندیشه جوان ـ سپهری خریداری شد. نخستین بنای تاریخی در کاشان که توسط سازمانی غیردولتی و مردمنهاد آزادسازی، مرمت، احیاء و به مجموعه فرهنگی اقامتی تغییر کاربری یافت. در سالهای گذشته و اکنون، خانهها و بناهای ارزشمند دیگری نیز، یکان یکان مرمت و پیرایش شدند. خانه تاریخی کاج، دومین بنای این محله بود که توسط کانون اندیشه خریداری و مرمت و احیاء شد. با کاربری موزه و کتابخانه که امید میرود در سال جاری به بهرهبرداری برسد. سرکار خانم ضرابی، با خریداری کارگاه رنگرزی مخروبهای، دل به مرمت و آبادانی آن سپرد و بهعنوان مرکز مطالعاتی در آتی نزدیک افتتاح میشود. سرکار خانم راهب نیز با خریداری خانه شاهیلانی و تبدیل آن به فضای اقامتی، کوششی درخور نشان دادند. بیگمان تلاشهای ارزنده و پی گیریهای مجدانه این نهادها و اشخاص و بسیاری از دیگران، چون مهندس سیفالله امینیان، مهندس حسین محلوجی که در عرصههای دولتی، پیش از اینها، آغازگران این جنبش اجتماعی ـ زیستی نوین در کاشان بودهاند و معماران گرانقدری چون حاج اکبر حلی و … هر بامدادی که خورشید نورش را بر این شهر بتاباند، ارجوقربی فزونتر خواهد یافت.
در کنار مردمانی که فارغ از همهی سختیها و کاستیهای زیستی هنوز در این محلات میزیند، ستودنیتر و گرانمایهتر پارهای معدود از کسانی هستند که میکوشند ارزشهای مادی و معنوی محلاتشان را حفظ کنند و در کنار آن، به توسعهای کارآمد نیز دست یازند. افرادی که میتوان آنان را کنشگران محلی فرهنگ و توسعه دانست.
کنشگر به معنای «عامل، فاعل، ایفاء کننده نقش، عملکننده» آمده است. در فرهنگ لغات زبان فارسی، شاید این لغت پیشینهای چندان نداشته باشد. کنشگران به معنای عاملان میتوانند در عرصههای متنوعی از جامعه، هنر، سیاست، علم، مذهب، محیطزیست، تشکلهای مدنی و… عامل باشند و بنا به حوزهی فعالیتشان بدین نام، خوانده شوند. در حوزهی اجتماعی، «واژه کنشگر اجتماعی به معنای هر فردی است که در مجموعهای از روابط اجتماعی با افراد دیگر قرار میگیرد و از طریق حضور اجتماعی خود، بهنظام اجتماعی امکان وجود و تداوم یافتن میدهد. در زبان علوم اجتماعی در ایران، تاکنون واژگان متفاوتی برای این مفهوم بهکاربرده شده است که ازجمله آنها میتوان به «بازیگر اجتماعی» اشاره کرد.» (فکوهی، ناصر. سایت انسان شناسی و فرهنگ، مقاله کنشگر اجتماعی کیست، ۱/۲/۸۹)
اگر تعریف فکوهی از کنشگر اجتماعی را مبنا قرار داده و آن را در مقیاسی کوچک و محلی، جانمایی کنیم، میتوان به ترکیب وصفی «کنشگران محلی» رسید. به زبانی دیگر، کنشگران محلی آنانی هستند که در واحدی کوچک از مکان، چون قریه، محله و یا بخشی از شهر مانده و میکوشند ارزشهای مادی و معنوی محلاتشان را حفظ کنند و در کنار آن، به توسعهای کارآمد نیز دست یازند. عموماً فعالیت ایشان، داوطلبانه و غیرانتفاعی بوده و بیش از ایجاد نفعی شخصی، درصدد جذب منافع عمومی ـ محلی میباشند. کوشندگی، پذیرندگی و احترام به آراء دیگران و مدارای اجتماعی، مهمترین مؤلفههای شخصیتیشان شده و زمینهای برای جذب همگان در واحد محلی فراهم میکند.
در فرهنگ ایرانی، عمدتاً انجام فعالیت در واحدهای خرد و کوچک به نسلهای آتی سفارش نمیشود. هرچه زمینهی فعالیت، چشمگیرتر باشد، آن فعالیت مهمتر تلقی میشود. این در حالی است که کوشندگی در واحدهای خرد و کوچک است که کلیت متن و زندگی را میسازد. شاید ازاینروست که همگان دغدغهی آبادی وطن و آزادی جهان از یوغهای گوناگون رادارند، همگان دغدغهی آینده رادارند اما کسی دغدغهی آبادی محل و اکنون را در خود نمیپروراند. در چنین شرایطی است که حضور کنشگران محلی و منطقهای، در متن جامعهی ایرانی، اهمیتی درخور مییابد.
زندهیاد علی رسولزاده را میتوان از معدود کنشگران محلی این شهر دانست که همه گاه، تکاپوی فرهنگ و آبادی محلات شهر را با خود داشت. بود که در محلهی خویش ماند. در محلهی درب باغ، در کوچهی حرم ماند تا سختی زیستن را برای مردمانش هموار کند. علی رسولزاده متولد ۱۳۴۷ کاشان، فرزند حسن و طیبه، زاده و بزرگشدهی محلهی درب باغ بود. بیگمان شیوهی زیست نیاکان و نحوهی گذران زندگی در فرهنگ سنتی، تأثیری فراوانی در شخصیت او برجای نهاد. اگرچه امکانی برای تحصیلات عالیهاش فراهم نشده بود، اما ارزشمندی فرهنگ و عناصر فرهنگی رشد و توسعه محلی را بهخوبی و روشنی درمییافت. همواره کوشش میکرد با جذب خیران و سرمایه گذران، زمینهای برای رونق اقتصادی و اجتماعی درب باغ بیابد. در اقدامی کمنظیر، امکان حضور مؤسسات مطالعاتی و اجرایی را در محل ممکن ساخت. ازاینرو چندین جلد مطالعات تاریخی، مطالعات اجتماعی و مطالعات کالبدی محلهی درب باغ کاشان به سفارش او فراهم آوری شد. اقدامی درخور که هیچ نهاد دولتی یا غیردولتی در سطح محلی عهدهدار آن نشد به حمیت و پایمردی او انجام پذیرفت.
علاوه بر بازیگری اجتماعی، یاریگری اجتماعی، مهمترین خصیصه آموختهشدهاش بود. او نهتنها در محلهاش ماند و زندگی کرد، بلکه همواره میکوشید زندگی را برای اهالی آسانتر کند. برای بسیارانی پدر بود. برای بسیارانی برادر و برای بسیارانی فرزند. دستگیری از پیران محله به برداشتن باری، پرداختن قبضی یا عیادتی. برای جوانان محل در تکاپوی تشکیل کانونی فرهنگی ورزشی بود تا چونان دیگرانی، آغشته به افیون نشوند و راه را بر راه چالههای تباهی برگزینند. برای کودکان چون پدری، بهسختی چندی میگرفت تا چندی بشود و جایزهای بر ایشان هبه کند. یاریگری، دستگیری و دستودلبازی علیرغم نداشتن معاشی درخور، خصیصهی ذاتیاش شده بود. اگرچه میدانست سرطان، به ذرات خونش چنگ آویخته، هیچگاه مطالبهی مالی برای بهبود وضعیت زیستی شخصیاش نکرد. به کس یا غیر کس چیزی نگفت اما گفت که زمینبازی بچهها هموار شود. در دل داشت مرکزی فرهنگی برای محلهاش ابتیاع کند. در دل داشت بافت تاریخی محلهاش از گزند روزگار درامان ماند. تلاشهای درخور او برای حیاتبخشی به اجزاء ناکارآمد حیات انسانی در ذهن و زبان آنانی که او را میشناختند، فراموش نخواهد شد. کوشندگی، پذیرندگی و احترام به آراء دیگران و مدارای اجتماعی، بسیارانی را فارغ از هر نوع منش و کنشی سیاسی ـ اندیشگی در مراسم سوگواریاش گردآورد. برای او فرهنگ بهمثابه آبادی و آبادی بهمثابه فرهنگ بود. امید افرادی چون او در بستر اجتماعی محلات این بوم سر برآورند. سر برآورند به روشنای کوچه و باغ، خانمان و آبادی.
اخبار , فرهنگ و هنر , یادداشت
به نام و یاد علی رسولزاده
تلاش در واحدهای خرد و کوچک است که کلیت متن و زندگی را میسازد
لینک خبر:https://kashannews.net/?p=35557
دسته بندی : برچسب ها:
نظرات
دیدگاه شما لغو پاسخ
آخرین ارسال ها
-
گروگانهایی که ما باشیم
-
صنعت گل و گلاب کاشان به خطر افتاده است
-
برای رفع مشکل کمبود گاز ال پی جی 14 عاملیت فروش معرفی شد!
-
طرح استیضاح شهردار کاشان در شورای شهر اعلام وصول شد
-
شهردار کاشان طرف درست ماجرا قرارگرفته است
-
باد شدید، گرد و خاک و بارش رگباری پدیده دو روز آخر هفته در کاشان و آرانوبیدگل
-
امکان پرداخت مالیات اصناف و صنایع کاشان برای بیماران سرطانی
-
نمایش تئاتر هتل پرماجرا به کار خود پایان داد
-
هنرمند واقعی الگوی رواداری و نقدپذیری است
-
جامعهی تهی از اسطوره پشت ندارد
آخرین ارسال ها
آخرین ارسال ها
-
گروگانهایی که ما باشیم
-
صنعت گل و گلاب کاشان به خطر افتاده است
-
برای رفع مشکل کمبود گاز ال پی جی 14 عاملیت فروش معرفی شد!
-
طرح استیضاح شهردار کاشان در شورای شهر اعلام وصول شد
-
شهردار کاشان طرف درست ماجرا قرارگرفته است
-
باد شدید، گرد و خاک و بارش رگباری پدیده دو روز آخر هفته در کاشان و آرانوبیدگل
-
امکان پرداخت مالیات اصناف و صنایع کاشان برای بیماران سرطانی
-
نمایش تئاتر هتل پرماجرا به کار خود پایان داد
-
هنرمند واقعی الگوی رواداری و نقدپذیری است
-
جامعهی تهی از اسطوره پشت ندارد
مردی که با صفای روح، پاکی دل، اخلاق نیکو، ایمان قوی و اراده محکم اش، منشا خدمات موثری شد و الحق و الانصاف مصاحبتش «لذت بخش دل و جان فزا» بود. در عین نامداری، گمنام بود و در اوج کارایی و اثربخشی در جامعه، مردم محوری و اخلاق مداری اش را فراموش نکرد. حاج علی مزین به آداب معاشرت اجتماعی و مفتخر به سربازی پیشوای عدالت، معنویت و آزادگی «علی (ع)» بود و از این رو پر بیراه نیست اگر مروّت و فتوّت او را، برگرفته از دریای بی کران کرامت و بزرگواری مکتب حضرتش(ع) بدانیم. نه به دنبال بزرگ نمایی او و رفتارش هستم و نه چنین حرکاتی را می پسندم، اما معتقدم او می تواند الگوی مناسبی باشد برای هیأتی های امروز ما. حداقل می توان ادعا کرد که خصائلی که او را بدانها می شناسیم، نه تنها نیاز امروز هیئات ما که نیاز امروز جامعه ماست. روحش شاد از محمود ساطع عزیز هم به خاطر مطلب زیبایش بسیار ممنونم