کاشان نیوز ــ *طیبه رسولزاده: با پایان یافتن دولت دهم میتوان مروری انتقادآمیز بر کارنامهی دولتی داشت که در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با سوءتدبیرها و ناکارامدیها چالشهای فراوانی ایجاد کرد. در این حوزهها بحث بر سر مسائل و مصائب پیش روی زنان بسیار است. چه انتقاداتی که در سطح کلان کشور مطرح میشود و چه نقدهایی که بر عملکرد دولت در شهرهای کوچک و بزرگ در امور زنان بیان شدهاست. با توجه به بافت فرهنگی و مذهبی کاشان، عملکرد دولت موانعی جدی در برابر توسعه فرهنگی و اجتماعی زنان این شهر به وجود آورد.
یکی از مشکلات عمده زنان منطقه، بحث اشتغال است، مشکلی که در سطح کلان نیز با آن روبهرو هستیم. پایین بودن میزان اشتغال زنان و رقم بالای بیکاری آنان نسبت به مردان، قدمتی طولانی دارد که با رشد نرخ بیکاری در این هشت سال شدت یافته است. بهعلاوه در کاشان زنان کارآمد فراوانی وجود دارند که لیاقت و تجربه کافی برای پذیرش پستهای مهم و کلیدی شهر را دارا هستند، اما به علت تفکر سنتی و محافظهکارانهای که در این جامعه حاکم است، مردان حتی در حوزههای فرهنگی و هنری نیز کمتر میتوانند ریاست زنان را تاب آورند. همچنین این دولت تبحر بیبدیلی در بهکارگیری افراد در مشاغلی غیر مرتبط با تخصصشان داشت. این مسأله در حوزه زنان شهرستان زمانی نگران کنندهتر میشود که به اقزایش آمار بیکاری در میان زنان تحصیلکرده توجه کنیم. میزان زنان بیکار دارای تحصیلات دانشگاهی در کاشان حدود ۷۸درصد است. در بخش دولتی، زنان غالبا کارمندانی در ردههای پایین اداری هستند و در بخش خصوصی علاوه بر این مشکل، دستمزدی بسیار اندک دریافت میکنند.
دولت نهم و دهم، دولت مبارزه با بخشنامهها و قراردادها، برهم زدن روال امور و قوانین، و دولتی ضدبرنامه بود. فقدان یک برنامه کارشناسی شده مبتنی بر مطالعات و پژوهشها، در حوزهی زنان قابل مشاهده است. دولت با وجود یک برنامه منسجم میتوانست مطالبات زنان را با سرعت و دقت بیشتری پیگیری کند. اما عدم وجود مراکز علمی و پژوهشی چه در سطح کشور و چه در سطح کاشان، مانع شد تا راهکاری عملی برای مسائل آسیبشناختی، بهداشتی، حقوقی و اقتصادی زنان بهکار گرفته شود.
دولت نهم و دهم بسیاری از سازمانهای غیررسمی و غیردولتی یا «NGO»ها را تعطیل و یا فعالیت آنان را محدود کرد. بخش زنان نیز از این سیاستها برکنار نماند. در کاشان عدم وجود سازمانی مردمنهاد برای زنان و عدم بسترسازی مناسب از سوی نهادهای دولتی مانند فرمانداری در جهت کمک به تأسیس سازمانهایی از این دست، علاوه بر اینکه مانع از بروز انگیزه برای فعالیت زنان شد، آنان را در پیگیری مطالباتشان دست و دهان بسته گذاشت. بر اساس آماری که دولت ارائه داد (که به این آمارسازیها علاقه فراوانی هم داشت) حدود هزار سازمان غیردولتی از سال ۸۴ به این سو تأسیس شده است. اما باید توجه داشت که این آمار با تغییر تعریف سازمانهای مردمنهاد بهدست آمدهاست. هیئات مذهبی و صندوقهای قرضالحسنه خانوادگی اگر به عنوان سازمان غیردولتی مورد پذیرش باشند، نمیتوانند به صورت «NGO»هایی درآیند که مطالبات زنان را پیگیری کنند. تعدد آنها و تکثر عقیده در میان اعضای این سازمانها –که بیشتر به گروه شباهت دارند- مانع از برخاستن صدایی واحد در جهت پیگرفتن مسائل زنان میشود.
در سال هشتاد و چهار، ۴۵۰ سازمان غیردولتی در حوزه زنان وجود داشت که در دولتهای نهم و دهم این تعداد افزایش چشمگیری پیدا نکرد؛ حتی برخی از آنان با اتهامهای سیاسی و امنیتی بسته شدند.
علاوه بر این، شاهد کاهش چاپ کتاب (هم در عنوان و هم در تیراژ) در حوزه زنان بودیم. تعداد همایشها و کارگروههای آموزشی زنان بسیار اندک بود و همین اندک نیز بیشتر به موارد بهداشتی محدود شد. در دولتی که گذشت، سهمیهبندی جنسیتی در کنکور شدت گرفت و رشتههایی مانند مطالعات زنان در بیشتر دانشگاهها و مراکز علمی حذف شد.
درسال هشتادوپنج، بودجه ۲۲میلیارد تومانی مرکز مشارکت در امور زنان نهاد ریاست جمهوری به ۸ میلیارد تومان تقلیل یافت. دولت در بسیاری از موارد زنان باتجربه در حوزه مدیریت را حذف کرد و جای آنان را به مردانی همسو با خود داد. در کاشان نیز در معدود بخشهایی که زنان ریاست آن را بهعهده داشتند این مسئله اتفاق افتاد. تنزل سطح تشکیلاتی دستگاههای دولتی در امور زنان، با تبدیل ادارهی کل بانوان وزارت کشور به یک ادارهی کوچک به صورت زیرمجموعهای از معاونت اجتماعی وزارت آغاز شد. در وزارت آموزش و پرورش نیز این اداره ذیل معاونت مشارکتهای مردمی وزارتخانه قرار گرفت. همچنین کارگروههای بانوان و جوانان در استانداریها تعطیل شد.
با وجود تغییر نام مرکز امور مشارکت زنان نهاد ریاست جمهوری به مرکز امور زنان و خانواده، علاوه بر آنکه در حوزه زنان فعالیت مهم و چشمگیری صورت نگرفت، در حوزه خانواده نیز شاهد مشکلاتی مانند بالا رفتن آمار طلاق و کاهش نرخ ازدواج حتی در شهرهایی با بافت سنتی مانند کاشان بودیم. بر این اساس، این تغییر نام به ارتقای هیچیک از این دو سطح کمک نکرد. همچنین قرار دادن نام زنان و خانواده در کنار یکدیگر اشتباهی علمی و عملی بود. چرا که زنان تنها در خانواده به ایفای نقش نمیپردازند، بلکه در حوزههای اجتماعی نیز حضور و تأثیر چشمگیری دارند. اما دیدگاه دولت تنها به نقش زنان در خانواده معترف بود و مشارکت آنان در جامعه را نادیده میگرفت. دولت گذشته، دو لایحه استحکام خانواده و گذرنامه را به مجلس برد که علاوه بر اصلاحطلبان، زنان اصولگرای مجلس نیز بر آن تاختند. لایحههای بحثبرانگیزی که بیشتر در ضدیت با حقوق زنان بود تا حمایت از آنان.
بررسی مسایلی مانند خشونت علیه زنان در حوزه خانواده، مهم و ضروری است، اما با وجود تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است، از نظر اجرایی و عملی اقدامی صورت نگرفت. در دولت اصلاحات، تحقیقات میدانی تحت نظر هر سه قوه انجام گرفت و راهکارهایی عملی در این زمینه ارائه و مقرر شد طرحی بلندمدت در این خصوص اجرا شود، اما نهادهای امنیتی، به بهانه سیاهنمایی، آنرا متوقف کردند. این طرح یا طرحی مشابه در زمینه خشونت خانگی علیه زنان در این دولت نیز پیگیری نشد.
***
دکتر «حسن روحانی» در اولین مصاحبه مطبوعاتی به عنوان رئیسجمهور، در پاسخ به این انتقاد که زنان بهعنوان وزیر در کابینه حضور ندارند، توصیه کرد که نباید به حضور یک وزیر زن در کابینه برای حل مسایل زنان اکتفا کرد و لازم است زنان در همه حوزهها حضور پررنگتری داشته باشند. بر این مبنا برخی تاسیس وزارتی به عنوان وزارت زنان را لازم میدانند اما به نظر میرسد خواسته ضروریتر، ایجاد معاونتی فعال در امور زنان برای ریاست جمهوری است تا قدرت و اختیار دخالت در همه وزارتخانهها و امور زنان را داشته باشد.
یکی از شعارهای دکتر روحانی، گسترش فعالیت و تعداد نهادهای مدنی و صنفی است. لازم است دولت جدید، بستری را مهیا سازد تا زنان بتوانند نهادهایی غیررسمی و مدنی در جهت پیگیری مطالباتشان ایجاد کنند. وجود فضایی آزاد و معتدل و دور از تعصبات فرهنگی این خواسته زنان را محقق میسازد. همچنین لازم است طرح برگزاری کارگاههای آموزشی، بهداشتی، فرهنگی و حقوقی برای زنان به طور مستمر و جدی دنبال شود تا زنان بتوانند آگاهی لازم را در خصوص حقوق و نقش خود در جامعه بهدست آورند.
با وجود فعالیتهای ناچیز حزبی در کاشان، حضور زنان در این حوزه بسیار کمرنگ است. این مسأله به دو دلیل قابل بررسی است: از یک طرف احزاب، دولت و جامعه، بستر و محیطی مناسب برای فعالیت زنان در این عرصه را فراهم نساختهاند و از سوی دیگر زنان نیز تمایلی برای حضور پررنگتر نشان نمیدهند و فضا را برای کنارگذاشتن خود آماده میسازند. در کاشان با گذشت چهار دوره از انتخابات شورای شهر، هنوز پای هیچ زنی به شورا باز نشده است. این ضعف در برخی سازمانهای دولتی نیز به چشم میخورد. در بخشهایی مانند پزشکی، پرستاری، مدیریت، تعلیم و تربیت، وکالت، اقتصاد و… زنان پرتوان، لایق و خلاقی وجود دارند که میتوانند نفش عمدهای در تصمیمگیریها و مدیریتهای کلان شهری ایفا کنند.
اکنون که دولت تدبیر و امید در حال شکلگیری است و رییس جمهور به حضور زنان در عرصه اجتماعی باور دارد، امید آن میرود که تصمیمگیران منطقه به انتخاب افرادی شایسته که دغدغهای در زمینه مسائل و مطالبات زنان دارند، بپردازند و در مشاغل کلیدی نیز حقی برای زنان قائل باشند و به مشارکت آنان در عرصه مدیریت شهری یاری رسانند.
*مدرس دانشگاه و مسئول کمیته بانوان حزب اعتدال و توسعه کاشان
درود. دوستان کاشانی می توانند از پدران و مادران خود بپرسند که چگونه قبل از انقلاب همین اهالی کاشان به خانم ضرابی برای نمایندگی مجلس رأی دادند ولی حالا به ورود یک زن به شورا نیز رغبت نشان نمی دهند.
خانم مهتاب مردم کاشان رغبتی به حضور در انتخابات شورا ها ندارند چه برسد به اینکه یه خانم انتخاب کنندطبق امار رسمی در 24 خرداد دو انتخابات در یک روز یک زمان واجدین شرایط حضور در انتخابات بیش از 210 هزار نفر بودند در ریاست جمهوری بیش از 150 هزار حضور داشتند ولی در شورا بیش از 100 هزار نفر چرا؟!!!!!!بیش از 100هزار نفر شرکت نکردندجالبه نه!!!!!!!بیش از 50 هزار نفر که درریاست جمهوری شرکت کرده بودند در شورا ها شرکت نکردند چرا؟!!!!!!شاید حال نداشتند اسامی زیادی رو بنویسند!!!!شاید نمی تونند پیشرفت دیگران رو ببینند !!!!!شاید با شناختی که دارند می دونندرای دادندبه این افراد کار عبثی ست !!!!!حالا شما می فرمایید میل ورغبتی به انتخاب زن در شواها ندارند که البته بحث زنان کاشان بحث مفصلی ست که چرا خودشان اینقدر به سرنوشت خودشان در شهر بی اهمیتند بخصوص تحصیل کرده ها!!!!خانم ها باید با فرهنگ حاکم در شهر که بر علیه انان است عکس العمل نشان دهند
بانظرخانم ایداوسعیده کاملآموافقم..بخصوص باخانم ایدا...!!!!
سنگ بزرگ نشانه نزدن است. خانمها با کارهای کوچکتر شروع کنند تا به کارهای خطیرتر برسند. مگر آقای احمدی نژاد اولین وزیر زن جمهوری اسلامی را در کابینه اش نیاورد؟ کاری که دولتهای پیشین و پسین انجام ندادند. مشکل در دولتها نیست.
سیدجان باید دید که احمدی نژاد با چه هدفی وزیر زن انتخاب کرد !!!!برای قدرت نمایی با روحانیت وجناح رقیب وبرای نمایش متفاوت بودن در مقابل خارجی ها وشاید تلطیف فضای سال 88!!!!!! اگر این دلایل نیست پس چرا اخر وعاقبت اولین وزیر زن اینچنین شد؟!!!!!ایشان اعتقادی به این انتخاب نداشت اگر داشت با کوچکترین انتقاد خانم وزیردر مورد عدم اختصاص ارز لازم برای دارو و یا عدم تمکین دستور ایشان مبنی بر برکناری اخوی اقای لاریجانی در وزارتخانه ایشان را برکنار نمیکرد!!!!!!!!!!!!!!!
be nazaram ta residan be in jaygah zaman ziadi bayad separi shavad.shahre sonnatie ma ba modiriate zanan kenar nemiayad.yadetan hast vaqti ahmadinejad zanan ra baraye vezarat moarrefi karde bood,besyari az olama be dalile nafye qeymumiate zan bar mardan ba oo mokhalefat kardand?moshkel injast.vali bayad goft o goft o nevesht o nevesht ta in sada ra beshnavand.dorood bar didgaho qalametan.
خانم سعیده نظر تون محترم ولی با قسمت احمدی نژادش به شدت مخالفم چراکه احمدی نژاداعتقادی به انتخاب وزیر زن نداشت!!!!!!!!!کاملا با برنامه بود!!!!!!!!ولی در تائید حرف شما باید بگم برای فرهنگ حاکم بر این شهر در نگاهشان به زنان بسیار متاسفم.
خانمها در کاشان وقت این کارها را ندارند !!!!!!اینقدر کارهای مهم تر هست مثل رفتن به جلسات مذهبی ودید وبازدیدهای زیارتی و دیدن نوزاد ومادرش و عروسی پاتختی رفتن به بازار و مراکز خرید رفتن به مشهد کربلا مکه سابق سوریه وتلفن های مهم درمورد خواهر شوهر ،زن برادر ،عروس،ماد ر شوهر و................ بنا براین دولت احمدی نژاد برای عدم تداخل برنامه های خانم ها در کاشان نقش انها را کاهش داد وگرنه منظور دیگری نداشت!
اون 78 درصد خانمهای تحصیل کرده در جهت بدست اوردن حق وحقوق اجتماعی خود چه کار کردند؟!همه انتقادات شما در مورد دولت کاملا صحیح است ولی نقش خودشان را فراموش نکنید!!!
خانم رسول زاده سرگذشت اولین وزیر زن قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را مطالعه نمایید و در ضمن خانمی در انتخابات شورای شهر قزوین همین امسال تایید صلاحیت شد رای هم اورد ولی به شورا راه نیافت !!! باز هم به دنبال اعتدال باشید!
سپاس و قدردانی. بدیهی است بیان حق، فهم از حق را سبب می شود. از فهم تا کنشگری هم، کوشندگی می خواهد. سپاس و قدردانی به پاس بیان تان. پسینِ آن، « .... تو اگر برخیزی، همه برمی خیزند.»