کاشان نیوز ــ ابوالفضل نوحی: چند وقت پیش که کتابی از «حمید مولانا» تحت عنوان «ارتباطات جهانی در حال گذار» مطالعه میکردم، همواره اصطلاحات آشنایی در هر صفحه همچون ارتباطات، جهانی شدن، قدرت، فرهنگ، حقوق و ارزش توجه من را به خود جلب میکرد و در این اندیشه بودم که چند ده سالی است که آوازهی شهرنشینی و حال استان شدن در دل میپرورانیم و اما دریغ از اینکه واقعا «جهانی در حال گذار» است.
چند صباحی است که بارقههای امید نسل پیشین دوباره به همت دولت تدبیر توانسته خودنمایی نماید و در گوشههایی از جلسات شهری و یا نوشتارهای آنان خواستگاههایی از آنچه که ما میخواهیم پدیدار شود و این خود نشان از این است که سالهایی که پشت سر گذاشتیم، ملت خصوصا اقتصاد ایران در چرخه وعدههای تمامنشدنی برخی دولتمردان گرفتار قفل شد. و این راه اشتباه تاثیر بهسزایی در همه فعالیتهای ملت داشت. کسانی از راه رسیدند که سراب را به جای آب نشان دادند و در توهمات خودساخته فرو رفته بودند. دولتهایی که به راهحلها و مُسکنهای مقطعی و کوتاهمدت دل بسته بودند. نتیجه کار به ناامیدی کارآفرینان و سرمایهگذاران، هنرمندان و نویسندگان و توقف تولید و ثروتآفرینی منتهی شد. این چرخه معیوب و باطلی است که افراد را فقیر، بنگاهها را مستاصل و کشور را توسعهنیافته و به طبع آن شهر را عقبافتاده نگه میدارد. و خود در این وانفسای شهر ما نیز نمودی بیشتر پیدا نمود.
«اینشتین» زمانی گفته بود نداشتن سلامت عقل یعنی انجام یک کار تکراری و انتظار نتیجه متفاوت داشتن. واقعیت این است که ساختار فکری و طرز فکر بعضی از مسندنشینان ما عقبمانده است و باید تغییر کند، چرا که مسوول شکستهای گذشته ما است. باید نگاه خود را به جهان پیرامونی تغییر دهیم. در عرصه هنر و نداشتن مامنی برای نویسندگان و هنرمندان شهر و یا در عرصه اقتصاد نیز در همه این سالهایی که نفت داشتیم اتکا به درآمد نفت، اقتصاد کشور را وابسته و ضعیف کرد و دولتی به وجود آورد که فاقد کاردانی بوده است. دولتی که توان سیاستگذاری خوب را نداشت، دولتی که در تصمیمگیریها نیز عجول بود و در فرودست آن یعنی در شهرها نیز اینگونه بود. اما با این حال همیشه انتظار نتایج متفاوتی از این دولت داشتیم.
لذا اگر میخواهیم در هر حوزهی فعالیتی موفق شویم، در نخستین گام باید دستگاه ذهنی ما تغییر کند. مثلا در حوزه اقتصادی با رهایی اقتصاد از رانت نفتی، دولتی نداشته باشیم که به جای ایجاد و خلق فرصتهای جدید، دائم برای کارآفرینان چالش و دردسر ایجاد کند. موانع و قفلهای پیش روی دولت فعلی تنها به این خلاصه نمیشود که رشد نقدینگی زیاد و کسری بودجه وحشتناک و سیستم اینترنت کند و مسدود و محیط کسب و کار بد است. آنچه از همه اینها مهمتر است دستگاههای فکری است که در ذهن تکتک ما شکل گرفته است.
ما حالا دیگر کمتر به همدیگر اعتماد میکنیم. ما به چارچوب ذهنی حاصل جمع صفر و اقتصاد رانتی عادت کردهایم؛ یعنی فکر میکنیم اگر صد تومان گیر کسی بیاید، صد تومان کمتر گیر من میآید. این باعث میشود تا مردم به همدیگر بدبین شده، کوتاهمدت فکر کنند و حاضر به فداکاری برای رسیدن به منافع پایدار بلندمدت نباشند. متاسفانه این مدل ذهنی بر عملکرد کسب و کار تاثیر منفی میگذارد و هزینههای معاملاتی را بالا میبرد که در نهایت بر میزان سود، سهم بازار، و توانایی امضای یک قرارداد تاثیر میگذارد.
در حوزههای هنری نیز به این معضل دچار شدهایم. اگر میخواهیم در این بلاد پایگاهی برای اندیشمندان بیآفرینیم، در کوتهفکری خود میمانیم و میمانیم! که مبادا آفرینش مامنی برای آنان موجبات دردسر را فراهم نماید و یا در رهایی از کنترل آن چگونه عمل خواهیم کرد و یا آیا باید از بالانشینان این بلاد تصمیم اخذ شود یا نه؟
لذا آنچه که سبب خواهد شد که ما را از این برونرفت فرهنگی نجات دهد، به نظر میرسد استفاده از اندیشمندان شهر و آشنا به امور جاری است که در همه حوزههای شهری به ما میتواند کمک نماید. چرا که خود میتواند بهرهوری جامعه را بالا ببرد، و فرصتها و ارزشهای موجود را در جاهایی ببیند که دیگران نمیبینند. پس باید الگوهای موفق کارآفرینی در تمامی عرصهها در معرض دید و معرفی به مردم قرار بگیرند تا سایرین هم از آنها سرمشق بگیرند. دیگر اینکه ترویج فرهنگی که در آن شکست خوردن و ورشکست شدن بد تلقی میشود از اذهان کنار رود. بلکه شکست خوردن فرصتی برای یادگیری و مقدمهای برای پیروزی انگاشته شود. در این محیط جدید باید ارزش شکست خوردن در فعالیت مختلف درک شود. به این منظور باید اعتماد در جامعه تقویت شده و نهادهایی به وجود آیند که کارآفرینان موفق در تمامی عرصههای اقتصادی، فرهنگی و شهرنشینی با اطمینان بیشتر حاضر به ریسک کردن شوند و اگر موفق نشدند خانه خراب نشوند. باید فرهنگ بازی حاصل جمع صفر برچیده شود. چرا که خلاف این سخن باعث خواهد شد که در نهایت دودش به چشم همه برود. پس باید سیاستها به نحوی طراحی شود که نگاهی فراگیر داشته و باندی و جناحی عمل کردن محدود و متوقف شود. در این محیط جدید موانع ورود و رشد برای همه بنگاههای کوچک و بزرگ فکری و عقلانی برداشته شود و مردم از هر مسلک و مشربی بتوانند با هم کار کنند.
همه اینها نیازمند تغییر در دستگاه فکری و چارچوب ذهنی همه ما به ویژه سیاستگذاران است. پس بر این اندیشه خواهیم بود که مسولین ما از عالیترین مقام اجرایی شهر تا کوچکترین عضو این خانوادهی شهری سعی بر ایجاد فرهنگی نو با تدبیر شایسته نماییم. تخریب، سیاستزدگی، بیرمقی در فعالیتهای فوقبرنامهای و انگزدن بر دیگران هیچگاه نتوانسته فوایدی قابل توجه داشته باشد. بر آبادانی شهری بیاندیشیم که قرار است با همدلی تغییر نماید.
شورای جدید شهر، شهردار محترم شهر، فرماندار جدید و مسولین شهری به محوریت نماینده ولیفقیه در مجموعهی شهری کاشان سعی بر این نمایند که دیگر همه بداخلاقیهایی که در این چند دهه بر احوال این شهر فرود آمده را کنار گذارند تا شاید باز شهر من کاشان باشد!
اجتماعی , اخبار , یادداشت
ارتباطات جهانی در حال گذار
شاید شهر من باز هم کاشان باشد
شورای جدید شهر، شهردار محترم شهر، فرماندار جدید و مسولین شهری به محوریت نماینده ولیفقیه در مجموعهی شهری کاشان سعی بر این نمایند که دیگر همه بداخلاقیهایی که در این چند دهه بر احوال این شهر فرود آمده را کنار گذارند تا شاید باز شهر من کاشان باشد!
لینک خبر:https://kashannews.net/?p=23525
آخرین ارسال ها
-
نگاهی به نقاشیهای آذرخش فراهانی و پانیذ رفیعی مهر در گالری مریم
-
حذف تدریجی بازار سنتی کاشان
-
استرک ؛ تاریخی با زبان رمانتیک
-
چطور زرپاد امنیت معاملات طلا را تضمین میکند
-
بررسی کتابهای آزمون استخدامی مدرسان شریف (عمومی، اختصاصی و تخصصی)
-
برگزاری نخستین دوره آبانبار شناسی و معرفی گردشگری آبانبار در کاشان
-
نگاهی به نمایشگاه جمعی هنر در “گالری مریم”
-
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی
-
راعی از کجا آمد
-
به تفکراتی که قبول نداریم از بودجه نمیدهیم
آخرین ارسال ها
آخرین ارسال ها
-
نگاهی به نقاشیهای آذرخش فراهانی و پانیذ رفیعی مهر در گالری مریم
-
حذف تدریجی بازار سنتی کاشان
-
استرک ؛ تاریخی با زبان رمانتیک
-
چطور زرپاد امنیت معاملات طلا را تضمین میکند
-
بررسی کتابهای آزمون استخدامی مدرسان شریف (عمومی، اختصاصی و تخصصی)
-
برگزاری نخستین دوره آبانبار شناسی و معرفی گردشگری آبانبار در کاشان
-
نگاهی به نمایشگاه جمعی هنر در “گالری مریم”
-
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی
-
راعی از کجا آمد
-
به تفکراتی که قبول نداریم از بودجه نمیدهیم
دیدگاه شما