کاشان نیوز- رضا اشنویی*: در شهری که شما زندگی میکنید، جمعیتی قریب به 300 نفر نابینا زندگی میکنند که در گوشه و کنار شهر در کوچهها و محلهها مسکن گزیدهاند.
همانگونه که شما حق حیا ت و نیاز به امکانات شهری دارید، آنها هم نیاز به یک زندگی سالم و آبرومندانه دارند.
تا دو دهه قبل در شهر این قدر اتومبیل نبود که تا این اندازه باعث آزار نابینایان شود. اما حال بحمدلله با تولید فراوان خودرو و دارا شدن بخش عظیمی از جامعه باعث شده است که در کنار هر کوچه و خیابان که پا بگذاریم، به خیل عظیم ماشینها برمیخوریم که پارک شده یا در حال تردد هستند.
نابینایان هرگز با اشیاء ثابت مانند: در، دیوار، پله و… مشکلی آنچنان ندارند و برخورد نمیکنند، چون آنها همیشه سر جای خود هستند و تکان نمیخورند. مشکل ما با اشیاء متحرک مانند: خودروها و موتورسیکلتها و دوچرخهها است. شما کوچهای را در نظر بگیرید که سمت راست و چپ آن خودرو پارک شده است. شخص روشندل چارهای ندارد جز اینکه از وسط کوچه عبور کند و در این زمان اگر رانندهای از روبهرو یا پشت سر از این کوچه حرکت کند، چه اتفاقی میافتد؟ راننده در زیر سقف اتومبیل در کنار همسر و خانوادهاش و کولر اتومبیل هم روشن است و در این حال شخصی را میبیند که تنها، با وسایلی در دست، عرقریزان، از وسط کوچه حرکت میکند.
نابینایی که در گرمای هوا برای خرید مایحتاج از خانه خارج شده و خریدهایش را در دست گرفته و آرام از وسط کوچه حرکت میکند. راننده محترم تنها فکری که به نظرش میرسد، این است که دست بر بوق گوشخراش اتومبیل نهاده و مکرر آنرا تکرار کند بدون اینکه سرعت اتومبیل راکم کند! و شخص نابینا مجبور است با سرعت بیشتر به چپ یا راست بدود و راه عبور را باز کند. آنجا هم اتومبیلی پارک شده و در نتیجه وسایل یا میوها و آنچه در دست دارد با اولین برخورد به زمین ریخته یا از بین میرود و علاوه بر درد و جراحت آنچه به خانه میرسد مشتی خجالت و سرافکندگی در برابر خانواده است.
این قسمتی از ماجراست، داستان به اینجا هم ختم نمیشود. رانندگانی که اتومبیل خود را در فضای خیابان میشویند زیانهایی مالی علاوه بر مشکلی عبور و مرور برای نابینایان فراهم میکنند و ورود ایشان به داخل آبهای کثیف و آلوده نیز از جمله رهآورد این اقدام است.
در زمستانها به فراخور فصل، محبتِ شهروندان بیشتر شامل حال امثال اینجانب میشود. رانندگان برای راحتی خود در کناره خیابانها و کوچهها در مکانهایی اتومبیل را متوقف میکنند که آب و گل و لای کمتری جمع شده باشد و این مکانها معمولاً از سطح کوچه بالاتر است و همانگونه که گفتم روشندلان ناچار از عبور از وسط کوچهها هستند و به ناچار از میان گل ولای عبور میکنند. و وقتی که بخواهند وارد خیابان شوند هم، چون راهی جز از میان اتومبیلهای پارک شده نیست، همان ماجرا تکرار و تنها عبور از میانه گل و لای اجباراً واقع میشود.
زمانی این مشکل دشوارتر میشود که موقع عبور از خیابان، اتومبیلها با سرعت حرکت کرده و چون نابینایان قادر به دیدن موقعیت خود و دوری از محل تجمع گل و لای در خیابانها نیستند، آبها به سروصورت عابر نابینا ریخته و گاهاً موجبات خنده و تفریح سرنشینان اتومبیل فراهم میگردد!
اینها مواردی اندک از درد و رنجهای برادران شماست که در کنار شما زندگی میکنند. اگر اندکی تحمل زحمت کرده و موقع برخورد با شخصی که نشانی از ناتوانی دارد، همچون عصا یا عینک یا حرکات و رفتاری که با اندک دقتی مشخص میکند شخص نابینا است، اگر توقف نمیکنید و دست وی را نمیگیرید و او را به طرف دیگر خیابان نمیبرید، حداقل از بوقزدنهای ممتد و گوشخراش خودداری کنید. یا حداقل سر خود را از پنچره اتومبیل خارج کرده و با وی گفتوگو کنید و او را به راست یا چپ راهنمایی کنید.
نابینایان هم برای خود شخصیتی دارند و دارای همسر و خانوادهاند و همانگونه که شما دلتان میخواهد محترم شمرده شوید، افراد نابینا هم دارای شخصیت مشابهاند و همین که یکی از بستگان یا فرزندان آنها از دور مشاهده کنند که رانندهای پشت فرمان با بوقزدن مکرر، والدین یا فامیلشان را به بیاحترامی و استهزاء گرفته، دچار ناراحتی فراوان شده و چه بسا همین ناراحتیها و صحنههای زشت کودکان را دلآزرده کرده و منشاء ناراحتیهای روحی در آینده میشود.
روایات فراوانی هست که خداوند از بندهاش توقع شکرگزاری برای نعمتهایی که به او عنایت شده دارد. به نظر شما شکرگزاری این چشمان زیبا که درچهره شماست این است که همشهریان معلول خود را آزار دهید؟
*مدیرعامل موسسه حمایت از نابینایان فجر کاشان
دیدگاه شما