کاشان نیوز-جابر تواضعی: این روزها غیر از جامعه پزشکان و پرستارانی که در خط مقدم مبارزه با کرونا هستند، بقیه هم بهقدر وسعشان برای بهتر شدن و تلطیف وضع موجود تلاش میکنند. همزمانی پَرهیب ترسناک مرگ و کرونا با شب عید، لااقل بهظاهر ما را باهم مهربانتر کرده؛ اما همان اندازه که افرادی هستند که با نگاه ایمانی و جمعکردن ثواب اخروی یا نگاه عقلانی و انسانی به مردم و آسیبدیدگان کمک میکنند، کسانی هم هستند که ابایی ندارند تا از نمد بازار سیاه ماسک و دستکش و الکل برای خودشان کلاهی بدوزند.
کسی که برای کمبود ماسکی که دولت به دروهمسایههایش حاتمبخشی میکند ماسک میدوزد یا لوازم موردنیاز بیمارستان صحرایی را تأمین میکند با کسی که در این آشفتهبازار با احتکار لوازمی که باجان مردم سرکار دارد فقط به سود شخصیاش فکر میکند، هر دو در یک عقیده مشترکاند: ناکارآمدی سیستم/ساختار/مدیریت. اولی با خشمی فروخفته تلاش میکند بنا بر وظیفه انسانی یا دینیای که برای خودش قائل است، بر جراحتهای این ناکارآمدی روی تن جامعه مرهم بگذارد و دومی پوزخند بر لب، از مصونیتی که ضعف سیستم نظارتی برایش ایجاد کرده، لذت میبرد.
گویا فروید است که میگوید یکی از راههای خلاقانهای که آدمها برای تسکین رنجهای حاصل از سرکوب پیدا میکنند، کارهای خیر و استعلایی و ارزشی و عامالمنفعه، مثل ساخت مدرسه و درمانگاه است. او اسم این پروسه را «تصعید» میگذارد و آن را یک مکانیزم تدافعی در برابر هجوم ناکامیها میداند.
از نتایج حکومت توتالیتر، موافقتش با رونق کار خیر و عامالمنفعه است؛ با این تبصره که کار خیر از دو سمت متفاوت به یک مقصد واحد – فربگی توتالیتاریسم – ختم میشود. خیرین با انجام وظایف حکومت، ازیکطرف او را نسبت به انجام وظایفش بیتفاوتتر و بیتعهدتر میکنند و از طرف دیگر با تصور انجام کار مفید و خیر، از هر انرژی و انگیزهای برای اصلاح و تغییر اساسی در جامعه تخلیه میشوند.
کارآمدترین دولتها هم در شرایط بحران – آن هم بحرانی مثل کرونا- بدون کمک مردم از حل مسأله عاجزند. اما ما با سیستمی روبهروییم که بارها و بارها پس از بحرانهای کوچکتر به تنها چیزی که فکر نکرده، تصحیح عملکرد خودش بوده. تا جایی که میتوان گفت رابطه خیرین و نهادهای خیریه – بخوانید مردم- با دولت رابطهای یکطرفه است. مردم در شرایطی پای کار میایستند که همین دولت با ایجاد تهدیدهای مالی داخلی و بیرونی، نفسشان را بریده است. فقط در همین یک سال اخیر، نقش دولت را با نقش کمکهای مردم در «مقاطع حساس کنونیِ» همیشگیِ سیل و زلزله مقایسه کنید. از وضع بمیها خبر دارید؟ در این سالها چه قدر از خرابیهای جنگ بازسازی شده است؟ و… کاش این درایت وجود داشت که تقویت NGOها هیچ حُسنی که نداشته باشد، استفاده همیشگی از پتانسیل آنها و نه فقط در مقاطع حساس است.
این نکته یکی از هزارانی است که برای کار خیر و خیریهها می شود گفت. غیر از این فقط باید دست همه کسان حقیقی و حقوقی را فشرد و بهشان خدا قوت گفت. بله، به گواه تاریخ ما همدیگر را دوست داریم و به هر قیمتی زخمهایمان را ترمیم میکنیم. از پس کرونا هم بالاخره برمیآییم، اما سر فرصت به نقاط ضعفمان هم که کرونا آنها را آشکار کرد، بیشتر فکر میکنیم.
+ بخشی از مطلب را از یادداشتی در فضای مجازی با امضای اکبر جباری الهام گرفتهام.
دیدگاه شما